- خبرنگار اجتماعی - http://socialreporter.ir -

فروپاشی فرهنگ در حاشیه خلیج فارس

نویسنده : علی البرزی

‌‌‌خلیج فارس این آبراه مهم جهانی در چند سال گذشته به شدت درگیر و دار جریان‌های سیاسی‌، اقتصادی و حتی فرهنگی منطقه قرار گرفته است و هرازچند گاهی شاهد تحولات مختلفی در این منطقه و کشورهای حاشیه آن هستیم، منابع عظیم نفتی و فسیلی این منطقه از یک طرف و نقاط حساس امنیتی در این آبراه جهانی ازسوی دیگر اهمیت این منطقه را دو چندان کرده است.

علاوه براین وقوع جنگ‌های منطقه‌ای همانند حمله آمریکا به عراق و افغانستان و درگیری‌های مختلف بین عربستان و یمن باعث شده است که منطقه خلیج فارس از لحاظ امنیتی به یک منطقه استراتژیک و حساس تبدیل شود که کوچک‌ترین تحرک کشورهای حاشیه خلیج فارس موجب واکنش‌های جدی از طرف کشور‌های دیگر خواهد شد.

اهمیت مسائل پیرامون خلیج فارس و روابط ایران با کشورهای حاشیه این آبراه جهانی موضوع مصاحبه ما با دکتر صباح زنگنه کارشناس مسائل بین‌المللی است.

******************************

*آقای دکتر! در حال حاضراصل و اساس واژه خلیج‌عربی و منبع آن برای بسیاری ازافراد ناشناخته است‌، به طور کلی این واژه از کجا وارد زبان‌ها شد که درحال حاضر در بین کشور‌های عربی نقل می‌شود؟

خلیج فارس به عنوان یک منطقه استراتژیک و حساس دارای مباحث مختلفی در حوزه‌های امنیتی، سیاسی، تاریخی و جغرافیایی است که در خصوص هر کدام از این موارد بحث‌های مختلفی وجود دارد که می‌توان مورد مطالعه و تحقیق و پژوهش قرارداد،اما موضوعی که این روزها باید بیشترمورد توجه قرارگیرد، این است که این دریا و گذرگاه آبی بسته با چه وضعیتی باید در منطقه باشد‌، محل نزاع و درگیری و یا به عنوان جایگاه رشد وتعالی و توسعه مد نظر باشد.

باید به این نکته اشاره کنم که منطقه خلیج فارس وکشورهایی که به نوعی وارد درگیری‌های مختلف دراین منطقه می‌شوند، ناشی از این موضوع است که اغلب مناطق خلیج فارس و خاورمیانه متأثر از معادلات بین‌المللی است و کمتر به فکر ایجاد معادلات مستقلی بودند.

دگتر صباح زنگنه [1]

دکتر صباح زنگنه

یکی از نمونه‌های بارز این موضوع را هم می‌توان به مباحث پیرامون خلیج فارس و نام این آبراه بزرگ جهانی اشاره کرد.برای اولین بار واژه خلیج عربی توسط جمال عبدل ناصر به کار رفت‌، با وجود اینکه همین شخص در سخنرانی‌های دیگری که نوارهای آن موجود است‌، به صراحت به نام صحیح خلیج فارس اشاره داشته است‌، اما به دلایل سیاسی روز آن زمان و درگیری‌های جمال عبدل ناصر با رژیم شاه و به منظورجذب کشورهای عربی حاشیه جنوب خلیج فارس وارد این عرصه می‌شود و چنین عبارتی را به کار می‌برد.

در طول تاریخ نام‌گذاری‌ها به این صورت نبوده که بنا برتحولات سیاسی روز، یک دهه‌، یا یک سده شکل بگیرد و به واسطه یک تحول سیاسی نام محلی تغییرکند و به طور کلی نامگذاری‌ها برای هزاران سال تداوم پیدا می‌کند.

*دراین شرایط باید چه اقدامی در دستورکار دیپلماسی ایران قراربگیرد؟

من معتقد هستم که مباحث را با کشورهای منطقه از این مرحله باید خارج کرد و به مرحله دیگری با طرح‌های مختلف گام برداشت. ماندن کشور‌های عربی در اینگونه مباحث باعث عقب ماندگی آنها و سوء استفاده کشورهای بزرگ خواهد شد.

بهتر است از طرف نیروهای علاقه مند به منافع منطقه‌ای طرح همکاری منطقه‌ای مد نظر باشد و از هیجانات زودگذر و از هیجانات حساب نشده هم باید پرهیز کرد و منطقه را به سمت همکاری و توسعه جلو برد و برای جمهوری اسلامی ایران با توجه به اینکه کشور بزرگ و قدرتمند منطقه به حساب می‌آید و تاریخ و فرهنگ کهن و گسترده‌ای به همراه نیروی انسانی مستعد و توانمندی دارد این امکان فراهم است که نقش بسزایی در پیشرفت و توسعه منطقه خلیج‌فارس با همکاری کشور‌های همسایه داشته باشد.

*در چند سال گذشته به کاربردن واژه خلیج عربی در بین کشورهای منطقه به خصوص عرب‌ها بسیار گسترش پیدا کرده است و در حال حاضر هم در تمامی پروازهای عربی منطقه در مانیتورهای داخل هواپیما از واژه خلیج عربی استفاده می‌شود، از دیدگاه شما نام بردن از خلیج عربی به جای خلیج فارس چه منافعی برای کشورهای عربی منطقه دارد؟

باید توجه داشته باشیم که حتی مانیتورهای داخل این هواپیماها هم توسط کشورهای عربی ساخته نمی‌شود و این کشور‌ها با یک معضل اساسی و مشکل بزرگ فرهنگی و اجتماعی مواجه هستند. تغییر و جایگزینی زبان انگلیسی به جای زبان عربی و نابودی و از بین رفتن زبان عربی یکی از معضلات جدی است که کشورهای عربی منطقه با آن مواجه هستند.

در حال حاضر مدارس این کشورها با معضل گرایش شدید به یادگیری زبان انگلیسی مواجه است و تمامی مردم این کشور‌ها در شرایط جدیدی قرار دارند که نسل آینده با نسل‌های کنونی و قبل قدرت ارتباط و گفت وگو هم نخواهد داشت اما همان افرادی که کلمه خلیج عربی را روی مانیتور هواپیما‌های عربی درج می‌کنند، پشت سر حرکت فرهنگ‌زدایی در کشورهای عربی قرار دارند و فرهنگ این کشورها را از یک فرهنگ عربی‌، اسلامی به سمت فرهنگ زبان‌های اروپایی به ویژه انگلیسی و ترویج ادیان دیگر می‌برند.

بنابراین با یک فاجعه‌ای دردرون جوامع این کشورها مواجه هستیم که باعث گسیختگی بین نسل‌ها هم خواهد شد ما به عنوان انسان‌هایی که به علایق و روابط فرهنگی بین کشورها علاقه‌مند هستیم، باید به این موضوع توجه داشته باشیم تا این جریان بازشناسی شود و پیامدهای آن مشخص شود.

*پس اگر بخواهیم در این بخش نتیجه‌ای داشته باشیم، می‌توان گفت که دست‌هایی از بیرون در حال دخالت در امور کشورهای عربی برای تأثیر در فرهنگ این کشورها هستند؟

بله به همین صورت است و این تلاش‌ها برای تأثیرگذاری در فرهنگ عربی‌، اسلامی در حال شکل‌گیری است که امیدواریم از هوشیاری مسئولان این کشور‌ها مردم بهره‌مند شوند و در مقابل اینگونه هجمه‌های خارجی مقابله کنند.

*درحال حاضر در مجلس پیشنهادی برای تشکیل دبیرخانه حفظ و حراست از نام خلیج فارس مطرح شده است، تشکیل این دبیرخانه تا چه حد می‌تواند در برابر فشارهای کشورهای غربی برای تغییر نام خلیج فارس مؤثر باشد؟

هرگونه اقدام فرهنگی‌، حقوقی‌، تاریخی و اجتماعی که به تثبیت‌، تأکید و گسترش نام خلیج فارس در سطوح مختلف صورت می‌گیرد، به عنوان یک اقدام خوب باید نگاه کرد، اما محور مختصات این روابط را باید تغییر داد و فکر دیگری برای توسعه اعتماد‌سازی در منطقه و همکاری منطقه‌ای بین کشورهای مختلف فراهم کرد.

*هرچند وقت یکبار مباحثی در رابطه با جزایر سه‌گانه و مالکیت آنها در منطقه مطرح می‌شود، مدتی پیش هم در اجلاس سران کشور‌های عربی به این موضوع و مالکیت امارات بر این جزایر اشاره شد، به نظر شما علت طرح اینگونه مطالب در چه مواردی است و برچه پایه و اساسی مطرح می‌شود؟

اینگونه مطالب پایه و اساس روشن و مشخصی ندارد. بیشتر این مباحث تبلیغاتی و رسانه‌ای است که به منظور مخدوش کردن فضای دوستی و همکاری هرچند وقت یکبارمطرح می‌شود و هدف اصلی طرح این مسائل جلوگیری از همکاری و دوستی بین کشورهای منطقه به ویژه منطقه خلیج فارس است.

*به نظر شما با توجه به تغییر و تحولات منطقه‌ای و جهانی در حال حاضر مهم‌ترین چالش پیش روی کشورهای حاشیه خلیج فارس چیست؟

در حال حاضر چالش توسعه به عنوان یک موضوع مهم و چالش مشترک بین کشورهای منطقه محسوب می‌شود، آنچه در برخی کشورها شاهد هستیم رشد اقتصادی است. توسعه به معنای توسعه پایدار یک نیاز ضروری در بین کشورهای حاشیه خلیج فارس است.

رشد اقتصادی در برخی کشور‌های منطقه خلیج فارس به علت اینکه پایه و اساس اجتماعی‌، فرهنگی و علمی برای آن فراهم نشده است‌، دچار اختلال می‌شود و به طور طبیعی حوادث مختلفی را به دنبال خواهد داشت.

اما جوامعی که از یک رشد متعادل و توسعه پایدار برخوردار هستند، با این مشکل مواجه نخواهند شد و به طور طبیعی زمانی که توسعه پایدار وجود نداشته باشد، مشکلات متعدد اجتماعی‌، فرهنگی و سیاسی و امنیتی هم اتفاق خواهد افتاد.

*به مباحث اقتصادی و توسعه اشاره داشتید، چند سالی است که مباحثی در رابطه با پول واحد در بین کشورهای حاشیه خلیج فارس مطرح می‌شود که با وجود همه حرف و حدیث‌ها بعد از چند سال هنوز هم این موضوع تحقق پیدا نکرده است، به نظرشما داشتن پول واحد می‌تواند در زمینه توسعه و رشد اقتصادی منطقه مفید و مؤثر باشد؟

داشتن پول واحد در بین کشورهای منطقه خلیج فارس یکی ازعوامل جزئی و محدود است و تنها می‌تواند بازار منطقه را تا حدی به لحاظ ابزار مالی و پولی در وضعیت یکسان قرار دهد، اما موجب توسعه پایدار نخواهد شد چرا که توسعه پایدار تعاریف وعوامل خاص خودش را دارد و باید به همه عناصرتحقق آن توجه داشت.

مناطقی درجهان به سمت پول واحد می‌روند که مابقی پایه‌های توسعه آنها فراهم شده باشد و زمانی که کشورها به لحاظ اقتصادی متکی به نفت یا گاز باشند به طورطبیعی به جز کمک به استحکام پول اروپایی و بین‌المللی و توسعه اقتصادی کشور‌های اروپایی نقشی نخواهد داشت و در واقع بازارهای مصرف این کشور‌ها را برای کالاهای وارداتی فعال‌تر می‌کند.

*عضویت در شورای همکاری خلیج فارس همواره به عنوان یک پیشنهاد از طرف کشورهای منطقه به ویژه کشورهای عربی مطرح می‌شود، به نظر شما عضویت ایران در این شورا می‌توان نتیجه مثبت و مؤثری بر روابط ایران داشته باشد؟

شورای همکاری خلیج فارس با اهداف خاصی تشکیل شد، آنچه در حال حاضر منطقه خلیج فارس به آن نیاز دارد، ایجاد یک ‌سازمان همکاری منطقه‌ای خلیج فارس است. این‌سازمان جدا از شورای همکاری و با حضور کشورهایی که در شورای همکاری عضو نیستند‌، باید تشکیل شود.

به طورمثال کشور عراق‌ و یمن در این ‌سازمان حضور داشته باشند و با توجه به اقتصاد بزرگ ایران و عراق و جمعیت بزرگ ایران و عراق و یمن و ساختار اقتصادی و اجتماعی این کشور‌ها نیاز به یک باز تعریفی از همکاری منطقه‌ای است و بدون شک تأسیس سازمان همکاری خلیج فارس یک نیاز ضروری در منطقه است.

*درچند سال اخیر که مباحث هسته‌ای ایران و دستیابی به انرژی هسته‌ای درصدر اخبار بوده است، شاهد نوعی سیاست‌های دوگانه از طرف برخی کشورهای عربی به ویژه کشورهای حاشیه خلیج‌فارس هستیم، اینگونه سیاست‌ها را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

من از روزی که از این کشورها بازدید داشتم، به همه رسانه‌ها و دوستان می‌گفتم که اعتراض‌های این کشورها تبلیغاتی و سیاسی است و دلیل این موضوع هم این است که همه کشورها به این تکنولوژی جدید نیاز دارند و روزی خواهد رسید که به این تکنولوژی دستیابی خواهند داشت.

در حال حاضر هم شاهد هستیم که همه کشورها به دنبال این موضوع و دسترسی به تکنولوژی هسته‌ای هستند. تکنولوژی هسته‌ای با وجود اینکه درابتدا ارزان قیمت نیست‌، اما در درازمدت برای پرهیز از مصرف بیش از حد سوخت‌های فسیلی و تأمین انرژی مورد نیاز کشور را بی‌نیاز می‌کند.

*در چند سال گذشته خلیج فارس به عنوان یک آبراه بزرگ جهانی همواره مورد توجه کشورهای غربی بوده است، به نظر شما رویکرد کشور‌های غربی به این آبراه مهم جهانی در سال جاری چگونه خواهد بود؟

کشورهای غربی متاسفانه به کشورهای حاشیه خلیج فارس و این آبراه جهانی به عنوان یک مخزن ذخیره انرژی نگاه می‌کنند که باید از این مخزن انرژی به نفع خود استفاده کنند و کمتر به منافع ملی و انسانی این کشورها توجه دارند، بنابراین کشورهای حاشیه خلیج فارس باید به دنبال ارتباطات بهتر با همدیگر و رفع مشکلات در منطقه باشند.

*هرچند وقت یکبار شاهد پیشرفت‌های قابل توجهی در بحث هسته‌ای هستیم‌، به نظر شما هر چه که در این مباحث به سمت جلو حرکت کنیم‌، عملکرد و سیاست‌های کشورهای عربی در قبال ایران چگونه خواهد شد؟

بدون شک کشور‌های عربی در برابر پرسش های جدی‌تری قرارخواهند گرفت‌. به نظر من تجربه‌های مثبتی در آمریکای لاتین وجود داشت که این کشورها باید از این تجربه‌ها استفاده کنند و همکاری منطقه‌ای را سریع‌تر در دستور کار خود قرار دهند تا از توان و امکانات جمهوری اسلامی ایران بتوانند بهتر استفاده کنند و به یک همکاری منطقه‌ای در انتقال انرژی به ویژه انرژی برق بپیوندند.

*مدتی پیش مباحثی در رابطه با تعامل ایران و عربستان بر سر مسائل منطقه‌ای و خلیج فارس مطرح شد‌، به نظر شما برای تعامل بهتر دو کشور چه اقداماتی باید در دستور کار دستگاه دیپلماسی قرارگیرد؟

هیچ کشوری درجهان نمی‌تواند مسائل منطقه‌ای و بین‌المللی را به ویژه درمناطق حساس، اداره کند؛ بنابراین به نظریه مشارکت در مباحث امنیتی و ایجاد استقرار و ثبات در کشورها اعتقاد دارد و همکاری با کشورهای همسایه حتی خود دولت عراق و‌ سازمان‌های مردمی این کشور و همکاری با جامعه بین‌المللی با مشارکت چندجانبه می‌تواند برای همکاری بهتر مؤثر باشد.

ایران و عربستان دو کشور مهم و تأثیرگذار منطقه هستند و با در نظرگرفتن وضعیت موجود در عراق و گسترش همکاری همه جانبه میان دو کشور می‌توانند به برقراری ثبات و امنیت در عراق کمک کنند.

*بودجه نظامی آمریکا نسبت به سال گذشته با دو درصد افزایش به ۷۰۰ میلیارد دلار رسیده و حدود دو برابر افزایش پیدا کرده است، به عقیده بسیاری از کارشناسان این دولت در آینده نزدیک با کسری بودجه مواجه خواهد شد‌، به عقیده شما دولت اوباما برای تأمین این کسری بودجه چه راهکار‌هایی را دردستور کار خود قرار می‌دهد؟

این کشور با استفاده ازنرم افزارهای برنامه ریزی و فشارهای سیاسی سعی خواهد کرد که این کسری بودجه را ازکشورهای دیگرتأمین کند، از کشورهای گوناگون ازجمله چین و اعمال فشار برنرخ تبدیل ارز چین بخشی از این کسری بودجه را تأمین می‌کند و بخش دیگری را هم از کشور‌های حاشیه خلیج فارس تأمین خواهد کرد./ انتهای مطلب

منبع: باز نشر از جوان

این مطلب در سال ۱۳۹۰ در روزنامه جوان منتشر شده است.

Share [2]