- خبرنگار اجتماعی - https://socialreporter.ir -

یار دبستانی متعلق به همه دانشجویان است

گفت و گو : علی البرزی

جمشید جم نامی آشنا برای همه ‏ایرانیانی است که با شنیدن ترانه «یار دبستانی من» روزهای به یاد ماندنی در ‏ذهن آنها مرور می‌شود.

‏ هر روز بعد از نماز صبح وقتی پیچ رادیو را باز می‌کنی صدایش را در برنامه «یک روز ‏خوب» می‌شنوی و جمعه‌ها هم وقتی می‌خواهی پس از یک هفته کاری کمی ‏استراحت کنی «تهران در شب» جمعه شب‌ها را با صدای جمشید جم می‌شنوی. ‏

در آستانه روز دانشجو گپ و گفت کوتاهی با خالق یار دبستانی انجام داده ایم. جم در این گفت و گو نسبت به سوء استفاده جریانات سیاسی و برخی سازمان ها از این ترانه گلایه دارد.

 *ریشه و اساس ترانه یار دبستانی من از کجا شکل گرفته است؟

من به همراه تعدادی از دوستان از ۶-۵ ماه قبل از انقلاب و از محرم ۵۷ همانند دیگر آحاد جامعه در مبارزات حضور داشتیم و وعده‌گاه ما همیشه از یک ماه قبل از آبان ماه دانشگاه تهران بود و هر روز در زمین چمن دانشگاه تهران که در حال حاضر مکان برگزاری نمازجمعه است جمع می‌شدیم و اقدام به سر دادن شعارهای گوناگونی در حمایت از حرکت مردمی می‌کردیم، روز ۱۳ آبان که طبق روال گذشته این تجمعات ادامه پیدا کرده بود، حدود ساعت ۱۱ صبح من احساس کردم جمعیت بسیار بیشتر از روزهای قبل وشعارها و جنب و جوش‌های دانشجویان و دانش‌آموزان نسبت به روزهای گذشته بسیار بیشتر و متفاوت بود ودرمقابل هم گاردیها و نیروهای نظامی به طرف دانشجویان گاز اشک‌آور پرتاب می‌کردند و تمام فضای خیابان‌های اطراف پر از دود و آتش شده بود.

یار دبستانی [1]در آن زمان دانشجویان پرجوش می‌آمدند و پرخروش می‌رفتند و معمولاً تجمعات درساعات ۱۱صبح به اوج خود می‌رسید، مشاهده صحنه‌های شهادت دانشجویان و کشتار بی‌رحمانه مردم در آن روزها و چاپ عکس آن‌ها در دو روزنامه آن زمان کیهان و اطلاعات برای من در خاستگاه ذهنی‌ام می‌ماند.

تصاویر مبارزه جوانان، زنان و مردان علیه رژیم پهلوی برای من ملاکی شد که یار دبستانی من را اجرا کنم، ‌شعر این اثر را ‌منصور تهرانی، هنرمند‌ ‌ارزشمندی که به تعبیر من همه فن حریف بود سروده است، تهرانی هم آهنگساز و ترانه‌سرا بود و ‌هم‌ ‌کارگردان و اتفاقاً ملودی این اثر را هم خودش ساخت.

ایده آن هم از فیلمی که‌ ‌منصور قصد داشت در ‌مورد سه یار دبستانی اصلی بسازد شکل گرفت. البته به دلیل اختناق‌‌ها وفشارهای موجود معلوم نشد چه اتفاقی ‌برای فیلم افتاد. ولی قبل از اینکه منصور‌ ‌این فیلم را بسازد من با پس زمینه‌ای که از این سه شهید دبستانی در ‌ذهن داشتم که به‌ ‌زعم من اولین حرکت ضداستعماری و ضداستکباری با حرکت آنها آغاز شد،همان دانشجویانی که در ۱۶ ‌آذر سال ۱۳۳۲ به خاطر اعتراضی که به ورود‌ ‌نیکسون معاون رئیس‌جمهورآمریکا ‌کردند در دانشکده فنی ‌کشته شدند و همینطور‌ عقاید‌ ‌سرسختانه‌ای که با دیدن فجایع رژیم پیدا کردم و بعد از توقیف شدن صدایم در دولت‌ ‌ازهاری بیشتر قوت ‌گرفت، تصمیم گرفتم این ترانه را با کمک منصور اجراکنم.

سرانجام در اوایل سال ۵۸ این ترانه را به نیت ادای دین به تمامی شهدای دانشجو با ارکستر بزرگ اجرا کردیم. امروز که ۳۲ سال از آن روزها گذشته هر وقت که در دانشگاهها و در بین دانشجویان حاضر می‌شوم همان صحنه‌ها و رشادت‌ها برای من زنده می‌شود.

 به خوبی به یاد دارم که این ترانه نوعی وحدت و همدلی را در بین مردم به وجود آورده بود و در طی سال‌های گذشته به خاطره‌ها پیوسته است و امروزه جایگاه واقعی خودش را پیدا کرده است.

در هرجا که ظلمی باشد یار دبستانی ظهور می‌کند و هرشخص و یا گروهی که خواست مهر مالکیت به این ترانه بزند نتوانست و در نهایت به مردم ایران رسید، چرا که متعلق به همه lمردم است.  ترانه یار دبستانی من متعلق به همه دانشجویان و مردم ایران است و هیچ گروه یا سازمان و یا حزبی حق مصادره یار دبستانی را برای خود ندارد.

*به نظر شما انقلاب در کشور ما چه تأثیراتی در موسیقی داشته است؟

این موضوع را باید از چند جهت مورد بررسی قرار داد. انقلاب در شکل‌گیری موسیقی بخصوص موسیقی ملی نقش اساسی داشته است و در واقع پس از انقلاب جایگاه کلام در موسیقی مشخص شد و محتوای موسیقی مورد توجه قرار گرفت. می‌توان اینچنین نتیجه گرفت که فرهنگ ترانه‌سرایی پس از انقلاب به وجود آمده است. کلام موسیقی یعنی شعر، جایگاهی بس ارزشمند پیدا کرده است.

 امابا این وجود بعد از ۳۰ سال هنوز هم در بحث موسیقی مشکلات فراوانی داریم که این مشکلات با یک برنامه‌ریزی حساب شده مرتفع خواهد شد.

*در حال حاضر پس از گذشت۳۰ سال از انقلاب شاهد سوء استفاده برخی از گروه‌های سیاسی از ترانه یار دبستانی هستیم، شما چه پیامی به این افراد و گروه‌های سیاسی دارید؟

من همیشه این جمله را گفته‌ام که هر کسی از ظن خود شد یار من، اما بعضی از افراد یار نیستند و متأسفانه سوء‌استفاده‌های فراوانی از این کار می‌شود.

 هرجایی که حضور پیدا می‌کنم این ترانه برای آنهاست. در طول سال در دانشگاهها و سازمان‌ها حضور پیدا می‌کنم و این ترانه متعلق به این افراد است، اما در برخی موارد بدون اطلاع من حزب یا گروهی این ترانه را به نفع خود و برای اهداف سیاسی به کار می‌برد.

 متأسفانه احزاب با رویکردهای متفاوت در داخل و خارج از کشور به صورت غیرمجاز ازاین ترانه سوء‌استفاده می‌کنند. به نظر من این اثر باید ثبت ملی برای کشور شود، که دیگر بیگانگان نتوانند از این کار به نفع خود استفاده کنند.

من معتقدم این اثر برای همه مردم است و می‌توانند در هر جا و مکانی استفاده کنند اما نباید فراموش کنیم که ما یک قانونی به نام قانون اساسی داریم که اساس و ضوابط خاص خودش را دارد و هیچ شخصی حتی جمشید جم هم که این اثر را اجرا کرده است نمی تواند بر خلاف اساس و پایه این قانون عمل کند و همه آحاد جامعه ملزم به رعایت موازین این قانون هستند.

 من احساس می‌کنم که موجودیت و اساس این اثر زیر سؤال رفته است و می‌خواهم که این ترانه به جای خود استفاده شود. بزرگان کشور باید طرحی را به اجرا دربیاورند که با زبان همان افراد معترض با آنها رفتار شود البته من با اعمال زورهم مخالف هستم.

 می‌توان با زبان هنر و گفت وگو و بر اساس قانون اساسی رفتار کرد و در قانون اساسی جمهوری اسلامی هم به این نکته اشاره شده است که همه آحاد جامعه می‌توانند در چارچوب قانون نظرات خود را اعلام کنند.

همیشه به دوستانم می‌گویم که موضوعات داخلی را در آن سوی مرزها دو برابرجلوه می‌دهند و باید در صحبت کردن‌ها و سخنان دقت لازم را داشت چرا که دشمنان نظام آماده سوءاستفاده از موقعیت‌های کنونی هستند.

متأسفانه تعدادی از افراد به جای اینکه به فکر سازندگی و برنامه‌ریزی برای کشور و دانشجویان و سرمایه‌های فردای این مرز وبوم باشند به دنبال مسائلی هستند که می‌توانست در یک روز به کلی مرتفع شود و تا به امروز ادامه پیدا نکند.

*اما در حوادث پس از انتخابات ۸۸ شاهد بودیم که تعدادی از هنرمندان در عرصه سینما و موسیقی موضع گیری هایی بر خلاف روال عادی کشور داشتند ، شما چه ارزیابی از این نوع اقدامات توسط این برخی از افراد دارید؟

به نظر من باید در حوادث بعد از انتخابات هوشمندانه عمل می‌کردیم، یک هنرمند اول باید ایرانی به خصوص ایرانی دین‌دار باشد و تا جایی که قانون به او اجازه می‌دهد همراه با جامعه باشد. قشر هنرمند به هیچ وجه نباید در این نوع موضوعات وارد شود. هنرمند متعلق به همه جامعه است. من به شخصه علاقه نداشتم که برخی از هنرمندان ما در حوادث بعد از انتخابات به این صورت از یکدیگر جدا شوند.

 باید توجه داشته باشیم که ما یک چارچوب‌ها و خط قرمزهایی داریم و همه آحاد جامعه باید آن را رعایت کنند، بعضی از اینگونه رفتارها تنش‌آفرین است و باعث تحریک افکار عمومی می‌شود. یک هنرمند طرفدارانی دارد و رفتارهای مختلف می‌تواند تأثیرات گوناگونی روی هواداران یک هنرمند داشته باشد.

 *چنانچه پس از ۳۰ سال با توجه به تغییر و تحولات در کشور مجدداً به شما پیشنهاد اجرای ترانه یار دبستانی داده شود باز هم این ترانه را اجرا می‌کنید؟

 من همیشه ترانه یار دبستانی من را دوست داشته‌ام چراکه برای من قدمت ۳۰ ساله دارد. این ترانه برای زمان انقلاب و پیوستگی آن در طول سالهای مختلف است چنانچه بخواهیم دراین شرایط اثر جدیدی را اجرا کنیم باید در حال و هوای این روزها و به نوع جدیدی اجرا شود، اما یاردبستانی همواره در راه آرمانهای شهدا باقی خواهد ماند البته چندین طرح و ترانه جدید مرتبط با اسلام دارم که در اولین فرصت اجرا خواهم کرد.

 *‌‌مهم‌تر‌‌ین دغدغه جمشید جم در حال حاضر برای فرهنگ و هنر کشور چیست؟

دلسوزی مسؤولین را نیازمندیم که در حوزه‌های مختلف فرهنگ و هنر به خصوص سینما و موسیقی برنامه‌ریزی بهتری انجام دهندکه از تهاجمات مختلف فرهنگی جلوگیری شود.

از طرف دیگر معتقدم باید یک سرو سامانی به وضعیت موسیقی اصیل در کشور داده شود، دغدغه بزرگ من این است که چه زمانی می‌شود یک موسیقی اصیل را بدون هیچ گونه موردی گوش دهم درحال حاضر هر مدیری می‌آید یک طرح و ایده‌ای دارد و این موضوع باعث نابه‌سامانی‌هایی دروضعیت موسیقی شده است، ما سه مرکز جامع موسیقی داریم، که هرکدام می‌تواند به اندازه یک پژوهشگاه عظیم در حوزه موسیقی فعالیت کند اما باز هم در حوزه موسیقی با مشکلات مختلفی مواجه هستیم.

 موسیقی غربی که در حال حاضردرکشورهای گوناگون رواج پیدا کرده و متأسفانه جوانان کشورما هم تا حد زیادی به این نوع موسیقی گرایش پیدا کرده‌اند، به کلی پوچ و توهین‌آمیز است اما پس از ۳۰ سال هنوز نتوانسته‌ایم با یک موسیقی جایگزین جوانان را از اینگونه تهدیدات دور کنیم.

در مورد جوانان هم معتقدم که امروزه این قشر از جامعه باید با اندیشه حرکت کنند و تمامی فعالیت‌های خود را براساس اصول و با تدبیر و راهنمایی بزرگان انجام دهند. امروزه جوانان نسبت به فرهنگ وهنرکشور بیگانه هستند و این موضوع از نگرانی‌های جدی من دراین زمینه است چرا که ما فرهنگ غنی و چند صد هزار ساله داریم که باید به نوعی با انتقال به نسل جدید زنده نگه داشته شود.

*در بحث بیگانه بودن جوانان با فرهنگ و هنر کشور فکر می‌کنید در کجا کم کاری داشته‌ایم؟

 بعضی از مسوولان در وزارتخانه‌های فرهنگ و ارشاد اسلامی و علوم درچند سال اخیر نتوانسته‌اند آنطور که باید در زمینه فرهنگ و هنر و جوانان فعالیت کنند، در صورتی که می‌توان با تدبیر بهتر و اقدامات اساسی‌تر در این زمینه گام‌های مؤثری برداشت، رشادت، دانش و امکاناتی که در اختیار جوانان است می‌تواند به خوبی مورد استفاده قرار گیرد.

***********************************

یار دبستانی/

یار دبستانی من با من و همراه منی
چوب الف بر سر ما بغض من و آه منی

حک شده اسم من و تو رو تن این تخته سیاه
ترکه ی بیداد و ستم مونده هنوز رو تن ما

دشت بی فرهنگی ما هرزه تموم علف هاش
خوب اگه خوب، بد اگه بد، مرده دل های آدماش

دست من و تو باید این پرده ها رو پاره کنه
کی می تونه جز من و تو درد ما رو چاره کنه

یار دبستانی من با من و همراه منی
چوب الف بر سر ما بغض من و آه منی

حک شده اسم من و تو رو تن این تخته سیاه
ترکه ی بیداد و ستم مونده هنوز رو تن ما

یار دبستانی من با من و همراه منی
چوب الف بر سر ما بغض من و آه منی

حک شده اسم من و تو رو تن این تخته سیاه
ترکه ی بیداد و ستم مونده هنوز رو تن ما

دشت بی فرهنگی ما هرزه تموم علف هاش
خوب اگه خوب، بد اگه بد، مرده دل های آدماش

دست من و تو باید این پرده ها رو پاره کنه
کی می تونه جز من و تو درد ما رو چاره کن

یار دبستانی من با من و همراه منی
چوب الف بر سر ما بغض من و آه منی

حک شده اسم من و تو رو تن این تخته سیاه
ترکه ی بیداد و ستم مونده هنوز رو تن ما

/انتهای پیام

منبع: روزنامه جوان

Share [2]