» بفرمایید به صرف «دستپخت ایرانی»
۶ اسفند ۱۳۹۴
ستون های استوار این فرهنگ هر بار با پاتک فرهنگ غربی به لرزه می آید و حتی سبک و شیوه غذا خوردنمان هم به واسطه این جریان دستخوش تغییرات زیادی شده است، تغییراتی که رنگ و لعاب فرنگی به خود گرفته است. انگار غربی ها اینبار نسخه «غذای ایرانی» ما و فرزندانمان را پیچیده اند و چنان آشی برایمان پخته اند که یک وجب که خوب است، ده وجب روغن روی آن است…
نویسنده : علی البرزی
همیشه هر زمان که دو واژه « گردشگری و غذا » را از زبان اهالی فن در حوزه صنعت گردشگری می شنوم یا آن را در جایی مطالعه می کنم، اولین موضوع و یا اولین شخصی که بلافاصله به یادم می آید، مرحوم ” محمد علی اینانلو ” است. کلمات” غذا، گردشگری و اینانلو” سال هاست که در ذهن من مترادف با یکدیگرند یا بهتر بگویم همدیگر را تداعی می کنند.
در واقع آن چیزی که باعث تداعی معانی می شود، توصیف های کوتاه و مختصر اما به شدت تاثیرگذاری است که آن مرحوم در سفرنامه های مستند خود به نقاط گوناگون ایران به ویژه از غذاهای محلی و خوراک هر منطقه داشته است. اشاره به غذای محلی بخش ثابت بسیاری از مستند های گردشگری مرحوم اینانلو است.
*غریبه ها،غذای ایرانی را خوردند!
غذاهایی که دراین مستندها و ایران گردی ها نشان داده شده و نشان داده می شود، غذاهایی هستند که قرار بود کام من و هم نسلی هایم همواره با طعم و مزه اصیلشان همواره آشنا باشد و در آینده هم، مزه به یاد ماندنی آنها در دهان فرزندان ایران زمین باقی بماند، غذاهایی که بخشی از مفهوم فرهنگ اصیل و سبک زندگی ایرانی به حساب می آیند.
در روزگاری نه چندان دور مهم نبود که به کدام منطقه کشور سفر میکنیم، شمال ایران میرویم یا جنوب کشور، مهم این بود که هرجا که می رفتیم غذاهای خوشمزه محلی منتظر ما بود، غذاهایی که طعم به یادماندنیشان از شیرینترین خاطراتمان در سفرهای گروهی و خانوادگی به حساب می آمد، اما این روزها در سفرهایمان جعبه های پیتزا، انواع ساندویچ ها و فست های گوناگون منتظرمان است!
*هم اندیشی برای گردشگری غذا
این در حالی است که ماجرای رخنه فرهنگ غربی و تغییر و تحول در سبک زندگی و به ویژه خورد و خوراک ایرانی ها، در نشست هم اندیشی گردشگری غذا همزمان با سومین روز از نهمین نمایشگاه بین المللی گردشگری و صنایع وابسته در محل نمایشگاه های بین المللی تهران هم مورد تاکید، نقد و بررسی کارشناسان، اهالی فن و علاقه مندان و دلسوزان غذای ایرانی قرار گرفت.
امسال به همت برگزارکنندگان نمایشگاه گردشگری در کنار همایش ها و کارگاه های جنبی، نشستی برگزار شد که شاید در سال های گذشته به مراتب کمتر در اینگونه نمایشگاه ها مورد توجه قرار گرفته بود. نشستی برای بررسی و هم اندیشی با موضوع «گردشگری غذا». نشستی که با استقبال بازدید کنندگان و به ویژه غذا دوستان و بانوان اهل ذوق و آشپزان خورد و خوراک ایرانی همراه بود.
*کم رنگ شدن غذاهای سنتی در خانواده ها
یکی از موضوعات مهمی که در این نشست مورد توجه اساتید، دست اندرکاران طبخ و توزیع غذا و شرکت کنندگان قرار گرفت، اشاره به کم رنگ شدن غذاهای سنتی در بین خانواده های ایرانی به نسبت سال های گذشته بود.
هم صحبتی با سخنرانان، کارشناسان و افراد حاضر در این نشست هم اندیشی به خوبی این موضوع را اثبات می کند که همگی به اتفاق بر ضرورت برنامه ریزی گسترده برای تبلیغ مصرف غذاهای اصیل، محلی و سنتی ایرانی تاکید دارند و نسبت به از بین رفتن استفاده از فرهنگ غذاهای ایرانی در آینده ای نه چندان دور بین خانواده ایرانی هشدار می دهند.
شرایط و شیوه بیان موضوعات در نشست هم اندیشی گردشگری غذا به گونه ای رقم خورد که نگرانی برای از بین رفتن یکی از شاخه های اصلی اصالت ایرانی (غذای سنتی) با وجود انواع و اقسام غذاهای خوش آب و رنگ فرنگی و غربی در میان اظهارات کارشناسان، مردم و اهالی فن در این حوزه به وضوح قابل مشاهده بود.
*آش فرهنگ غربی با ده وجب روغن!
اجازه دهید بدون تعارف صحبت کنیم، شما که این گزارش را می خوانید غریبه نیستید، فرهنگ غربی مانند خوره نه تنها جان و روح فرهنگ ایرانی را خورده است بلکه با سرعت در حال از بین بردن ریشه های اصیل این فرهنگ است.
ستون های استوار این فرهنگ هر بار با پاتک فرهنگ غربی به لرزه می آید و حتی سبک و شیوه غذا خوردنمان هم به واسطه این جریان دستخوش تغییرات زیادی شده است، تغییراتی که رنگ و لعاب فرنگی به خود گرفته است.
انگار غربی ها اینبار نسخه «غذای ایرانی» ما و فرزندانمان را پیچیده اند و چنان آشی برایمان پخته اند که یک وجب که خوب است، ده وجب روغن روی آن است!
*پذیرایی از گردشگر داخلی با غذای خارجی!
“حمید رضا رنجبر” آشپز و تولید کننده غذا که یکی از سخنرانان اصلی پنل تخصصی این نشست هم اندیشی بود، براین اعتقاد است که برای بسط و گسترش فرهنگ غذای سنتی و اصیل ایرانی در وهله اول باید از داخل کشور هر گونه فعالیت و برنامه ای را آغاز کرد.
بنابراظهارات وی، در شرایطی که در داخل کشور در زمان سفر مردم به استان های گوناگون با فست فود و غذا های به اصطلاح مدرن امروزی پذیرایی می کنیم و تقاضا برای اینگونه غذا ها زیاد است، نمی توانیم به فکر ترویج غذای ایرانی بین گردشگران خارجی باشیم.
به گفته این تولید کننده غذا، زمانی که مردم خودمان در سفره به استان های دیگر از فست فودها استقبال می کنند، چگونه می خواهیم گردشگر خارجی که خود در بیشتر موارد عامل صادر کننده فرهنگ استفاده از غذاهای جعبه ای و فست ها به کشور ما است، آش سنتی ایرانی را استفاده کند!؟
“رنجبر” براین باور است که تبلیغات درست و اصولی برای مصرف غذای ایرانی توسط گردشگران داخلی از طریق برگزاری نمایشگاه های گوناگون و همچنین استفاده از قدرت رسانه ای باید به صورت مستمر در جریان باشد و در نقطه مقابل با حفظ و بالا بردن کیفیت محصولات داخلی و مواد مورد استفاده در غذای اصیل ایرانی زمینه های لازم را برای استفاده هر بیشتر و بهتر گردشگر خارجی فراهم آوریم.
وی همچنین تاکید می کند که ذائقه گردشگر خارجی حساس است و در صورتی که غذای طبخ شده کمی ایراد فنی و حرفه ای در پخت داشته باشد، به سرعت متوجه می شود و این موضوع در تغییر دائقه، گرایش یک گردشگر خارجی ، تصمیم گیری و قضاوت آن نقش مهمی دارد.
*غذای اصیل یک «کد فرهنگی» است
اما درباره اهمیت گردشگری غذا، “محمد اعتمادی” کارشناس ارشد مدیرت امور فرهنگی و استاد دانشگاه که یکی از شرکت کنندگان دراین نشست هم بود، می گوید: این روزها در حوزه صنعت گردشگری انواع گوناگونی از شاخه ها مانند گردشگری سلامت، گردشگری تجاری، گردشگری هنری و طبیعت گردی و مواردی دیگر مطرح می شود اما یکی از شاخه های اصلی و مهم این صنعت که به جرات می توان اذعان داشت در سال های گذشته کمتر از بخش های دیگر این صنعت مورد توجه، نقد و بررسی قرار گرفته، مربوط به « گردشگری غذا» است.
به باور اعتمادی این نوع از گردشگری یکی از انواع گوناگون این صنعت مهم است که به طور مستقیم به وضعیت خورد و خوراک یک گردشگر و یا ترویج و تبلیغ انواع غذا برای مشتریان که در این مقوله همان گردشگران هستند، ارتباط دارد.
به گفته این استاد دانشگاه، مقوله غذا در این حوزه آنقدر جای کار و مانور تبلیغاتی دارد که بتوان با شیوه ها و روش های گوناگون هنری به تبلیغ استفاده از غذای ایرانی پرداخت.
*فرصت مغتنم است
بی شک نهمین نمایشگاه بین المللی گردشگری و صنایع وابسته فرصت مغتنم است تا هرچه بیشتر در راستای ترویج فرهنگ استفاده از غذا و محصولات سنتی و اصیل ایرانی در راستای هم اندیشی، هم فکری و برنامه ریزی گام های موثری برداریم.
فراموش نکنیم، اگر به این مقوله مهم که به طور مستقیم با مباحث فرهنگی، گردشگری و حتی سلامت جامعه در ارتباط است کم توجهی داشته باشیم، در آینده ای نه چندان دور نه تنها از غذای ایرانی بر سر سفره هایمان خبری نیست، بلکه کار به جایی می رسد که فرهنگ پخت و پز غذای ایرانی هم از بین خانواده ها رخت بر می بندد و در اصطلاح روزی نه از تاک نشان می ماند و نه از تاکنشان . / انتهای مطلب
منبع: میراث آریا