- خبرنگار اجتماعی - https://socialreporter.ir -

رد پای کمرنگ اقتصاد در انتخابات ۸۸

نویسنده : علی البرزی/ ویژه نامه سالگرد انتخابات همشهری

اشاره:
یکسال همچون یک چشم برهم زدن از ۲۲ خرداد ۸۸ این رویداد عظیم و تاریخی گذشته است و در حال حاضر هم تحلیل های مختلفی در رابطه با حوادث و رویدادهای بعد ازانتخابات و فضای سیاسی کشوردر یکسال گذشته ارائه می شود و به طور قطع در روزهای آینده هم دیدگاه های مختلفی در این زمینه بیان خواهد شد،اما موضوعی که به نظر می رسد در تحلیل این حماسه بزرگ مردمی مغفول مانده مربوط به نقش مولفه های اقتصادی در انتخابات دهم ریاست جمهوری برای جذب،مشارکت و حضورمردم در انتخابات است.
برای بررسی بیشتراین موضوع گفت وگویی با دکتر محمد خوش چهره استاد اقتصاد دانشگاه تهران ونماینده سابق مجلس در دفترکارش انجام داده ایم:

*آقای دکتر!با توجه به مولفه های مختلف فرهنگی،اجتماعی ،سیاسی و اقتصادی که ۴ کاندیدای ریاست جمهوری در انتخابات دهم به آن توجه داشتند،به نظر شما مولفه اقتصادی و مسائل پیرامون آن در این انتخابات تا حد مورد توجه کاندیداها قرارگرفت و چه ضریبی به آن اختصاص داده شد؟

اینکه ما در حداقل در یک دهه اخیرفشارمطالبات مردم و یا عمق این مطالبات وزن برجسته ای به مطالبات اقتصادی بخشیده ،واقعیتی است که هم درنظرسنجی ها از قبل ازانتخابات و بعد ازآن مشخص شده است. دغدغه هایی همانند اشتغال ،درآمد، تامین نیازهای اساسی ومسائلی نظیر تبعیض اقتصادی ومقابله با فقرو.. بخش زیادی از مطالبات مردمی را تشکیل داده است. به طورقطع عناصرسیاسی همانند کاندیداهای ریاست جمهوری که در تلاش برای ارائه تصویری ازوضعیت کشورداشته باشند ،از این موضع و دغدغه مردم در مباحث اقتصادی بی خبر و ناآگاه نبودند.

البته باید توجه داشت که فضای رقابت انتخاباتی به خصوص دروه دهم فضای رقابت ها به مفهموم آموزه های دینی و منطق قوی اسلام و به ویژه ماهیت جمهوری اسلامی که خواهان یک فضای رقابت سالم و انتخاب شخص اصلح است ،متاسفانه هر چه به جلو می رویم ،فضای رقابت ها در انتخابات جای خود را به فضای حسادت و تخریب می دهد.
باید توجه داشته باشیم که در رقابت عرضه کننده کالا و خدمات همواره درتلاش برای جلب آرای مشتری و یا مخاطب خودش با تبلیغ درمورد کیفیت کالا و یا نوع آن است ،و سعی در اثبات خودش و کالا دارد که بهره مند اصلی دراینگونه رقابت ها مشتری و یا خریدار کالا خواهد بود.
بنابراین فضای رقابت اصولی و کامل یک اصل شناخته شده درادبیات اقتصادی است که به استمرار رونق اقتصادی و گستردگی فعالیت ها منجرخواهد شد .

* این بخشی که اشاره داشتید مربوط به ادبیات رقابت اقتصادی و روابط خریدار و فروشنده بود،ادبیات رقابت سیاسی چگونه در ابعاد فرهنگی ،اجتماعی و اقتصادی تعریف می شود؟
متاسفانه از ادبیات رقابت درعرصه های سیاسی تفسیر های انحرافی ارائه شده است و شاهد هستیم که در قالب رقابت به جای عرضه مطلوب کالا وخدمات و معرفی بهترخود به تخریب رقیب و یا نفی آن مبادلت می شود وبا نفی دیگران سعی دراثبات خود دارد که این یک فضای خطرناک و دور ازاخلاق اسلامی و انتخاباتی است.

ناپختگی برخی ازجریانات سیاسی و یا عدم التزام به قواعد سیاسی – انتخاباتی باعث شده است که عرصه های انتخابات بیشتر به تصویه حساب های شخصی و متعاقب آن به نوعی از تخریب های فردی درراستای یک دعوای سیاسی بین عناصر و جناح ها منجر می شود.
اگر چه در تعدادی از کشورها این موضوع به صورت پیچیده در انتخابات مطرح می شود ،اما با توجه به ماهیت نظام جمهوری اسلامی و آموزه های دینی در تعارض است .
چنانچه از این منظر و دیدگاه نگاه شود در حال حاضر دچار یک نوع حرکت برعکس و عقب نشینی هستیم که انتخابات اخیرهم یکی ازبرجسته ترین انتخابات از این دیدگاه بوده است ،این موضوع باعث شد که فضای مطالبات به ویژه مطالبات اقتصادی تحت تاثیرات فراوان قرارگیرد و تاکیدات مکررمقام معظم رهبری بعد از انتخابات دراین رابطه نشان ازاهمیت و رنجش ایشان از این موضوع و چنین فضایی بوده است.

*گرم کردن تنورانتخابات و جلب مشارکت حداکثری بخشی ازویژگی های یک انتخابات آزاد است،به نظر شما این موضوع تا چه حد تحت تاثیر تخریب ها قرار گرفت؟
گرم کردن تنور انتخابات و جلب مشارکت عمومی یک هدف استراتژیک در هر انتخاباتی به حساب می آید،اما این جذب با استفاده از روش های غیر متعارف و متعارض با آموزه های دینی و مشی سیاسی نظام جمهوری اسلامی به طورقطع قابل قبول نیست ،چرا که باعث تاثیر درروند انتخابات سالم خواهد شد.
بنابراین درچنین فضایی که درانتخابات دوره دهم هم شاهد آن بودیم ،فضای عرضه رقابتی سالم با محوریت مباحث اقتصادی و اجتماعی راتحت تاثیرقرارداد و بسیارکمرنگ کردودر نهایت درارزیابی از نظر شکلی می توان گفت که مباحث اقتصادی مطرح شد،اما این مباحث در شرایط تخریب مطرح شد که نتیجه مطلوب را نداشته است. من معتقدم که اگر فضای رقابت سالم بدون تخریب فراهم شده بود،می توانست ازطرفی یک فضای پاسخگویی برای کاندید پیروزوازسوی دیگر انتظارت منطقی را درمردم برای پیگیری مطالباتشان ایجاد کند.

* درانتخابات دهم ریاست جمهوری بخش اصلی مردم بودند که مطالباتی را از ۴ کاندیدا داشتند،فکر می کنید مردم در رای خود تا چه میزان مولفه های اقتصادی و برنامه های کاندیداها را مدنظر قراردادند؟
زمانی که فضای عقلایی انتخابات را که انتخاب اصلح است ،برمبنای توانایی و کارآیی مربوط به تحقق اهداف اقتصادی و مطالبات اقتصادی را دریک فضای تقابل آرای سیاسی و ارزشی قرارمی دهیم و به جای ضریب بالای عقلانیت و منطق به احساسات دامن می زنیم در چنین فضایی دیگر نمی توان گفت که چقدر ریشه های عقلانیت و مطالبات حاکم بوده است ،چرا که در این شرایط بیشترتحریک عواطف و احساسات حاکم بوده است که این موضوع باعث کمرنگ شدن مطالبات به حق اقتصادی مردم شده است.

*یعنی می توان نتیجه گرفت که انتخابات دوره دهم و انتخابات دوره های قبل یک اشکال محتوایی داشته و به نوعی از مباحث اصلی یک انتخابات شفاف و روشن دور شده است؟
بله، همین طور است، من به عنوان یک متخصص برنامه ریزی های اقتصادی و توسعه ملی و مدرس مباحث استراتژیک که به مباحث انتخابات از بعد پیشرفت و تحقق آرمان های انقلاب همچون عدالت،تعالی و.نگاه می کنم،در رابطه با آسیب شناسی انتخابات در ایران معتقدم که از یک طرف تلاش می شود که فضای انتخابات ها به شدت احساسی شود، اگر چه که این نوع فضا در انتخابات کشور های دیگر شناخته شده است،اما با آموزه های دینی و اسلامی در رابطه با انتخاب اصلح و واگذاری مسئولیت مغایرت دارد.
از ابتدای انقلاب هم بیشتردر بحث جهت گیری ها تاکید شده بود و مردم از یک فضای تبعیض ،بد اخلاقی و خودباختگی و وابستگی و ذلت با تغییررویکرد مطالبات را دراین قالب تغییرکرد. یعنی شعار های عدالت برای نفی بی عدالتی ها و مظالمی که وجود داشت ،برسرزبان ها قرارگرفت و متعاقب آن استقلال و شعار های کلان و عمومی مثل پیشرفت و حکومت عدل علی مطرح شد. پس از انقلاب هم در قانون اساسی و جهت گیری هایی که حضرت امام و بزرگان نظام داشتند،همواره این نوع جهت گیری ها سرلوحه مردم در جامعه بود.

*بعد از انتخابات فتنه گران از شعار ها و ابزارهای مختلفی برای جلب نظر مردم استفاده کردند ،اما استفاده از شعار ها و ابزارهای اقتصادی بسیار کمرنگ بود،علت این موضوع را در چه مواردی می دانید؟
این موضوع تحلیل های ویژه خود را دارد و باید از طرفی درک و شناخت صحیح از فضای سلطه جهانی و ازسوی دیگرعوامل درون زا همانند بی تقوایی های که در برخی از جریانات سیاسی وجود دارد،مورد بررسی و کنکاش قرارگیرد،اما به نظر من بیشترین نگرانی دنیای سلطه جهانی و در راس آن آمریکا از استقرار نظام اسلامی و به خصوص تحقق عدالت در ایران است، چرا که نظام جمهوری اسلامی توانسته است توانایی های خود را با این وضعیت به جهان نشان دهد. به همین جهت جهان سلطه در سال های گذشته با اقدامات خود در راستای تهاجم فرهنگی و بالاتر ازآن تهاجم اقتصادی تلاش کرده که تولید ملی از بین برود وتولید گران داخلی ناتوان شوند.
بنابراین برخورد با شعار های پر محتوایی همچون پیشرفت و عدالت به صورت عملیاتی در دستور کار دنیای سلطه قرارگرفته است که بسیاری از معضلاتی که درحوزه های اجتماعی و اقتصای شاهد آن هستیم ،ریشه درکانون های تهاجم جهانی دارد،در چنین فضایی مطلوب جریان سلطه این است که شفافیت برنامه رشد و توسعه در کشور صورت نگیرد ومباحث کلی گویی،تخریبی و حسادتی در کشورمطرح شود وابزارچنین فضایی هم محیط احساسی که باور و اعتماد مردم را هدف گرفته است. به همین جهت یکی از مواردی که در درستور کار دنیای سلطه قرار دارد ،مشبه کردن اولویت ها و یامنحرف شدن از مسیر اصلی است.

*در صحبت های خود به بحث توسعه اشاره داشتید،زمانی که نتایج انتخابات مشخص شد ،مباحثی تحت عنوان شکاف طبقاتی و آرای شهرستان ها و تهران مطرح شد،به نظر شما این موضوع با شکاف توسعه ای در جامعه مرتبط است؟
این موضوع را از دو جنبه می توان بررسی کرد،یک جنبه این است که انتخابات با توجه به سطح آگاهی و در معرض تبلیغات قرارگرفتن و چالش های سیاسی تعریف می شود،و از جنبه دیگرباید مطالعه کرد که تفاوت آرا در شهرستان ها و تهران به موضوع اصالت افراد،ریشه های اعتقادی ،جایگاه طبقاتی درآمد آنها مرتبط می شود که این موضوع یا توجه به این معیارها باید سنجیده شود.

*آقای دکتر!شما همواره در مصاحبه با رسانه های مختلف به مفهوم فقروغنا و دیدگاه حضرت امام در این رابطه اشاره می کنید،در زمان تبلیغات انتخابات دهم هم نوعی دو دستگی در بین مردم و هوادران به وجود آمده بودو شاهد جدال ها و رقابت های خیابانی بودیم،به نظر شما این موضوع تا چه حد به نظر امام در رابطه با فقر و غنا در جامعه نزدیک است؟
این سوال ما بسیار کلیدی و حساس است،به نظر من فقر وغنا از موضوعی است که در همه انقلاب های معروف دنیا و به ویژه انقلاب ایران مشاهده شده است.
در انقلاب ها مشاهده شده است که برای از بین بردن رقیب و ساقط شدن یک دولت و حکومت از این واژه بسیار استفاده می شود،چرا که این نوع مسائل به خصوص برای جوانان و عامه مردم می تواند ملموس و قابل توجه باشد.
فرمایش حضرت امام ریشه در آموزه های دینی و آیات قرآنی داشته است که با توجه با آن خودکامگی و فزون خواهی نتیجه آن فقروغنا است که درانقلاب هم حضرت امام با ادبیاتی همچون کوخ نشین ها،کاخ نشین ها و..فضایی ایجاد کرد که درسال های بعد با تحلیل سخنان ایشان می توان نتیجه گرفت که این صحبت ها برای ایجاد یک فضای ایجاد بصیرت و آگاهی مفهوم پیدا می کند. در زمان انقلاب هم بیشتر مردم برداشت هایی که از اسلام و انقلاب داشتند مربوط به فقر و غنا و ارتباط آن با واقعیت های اجتماعی بود،بنابراین من معتقد هستم که در جامعه ای ۳۰ سال ازانقلاب گذشته و اسلام هم ظرفیت خودش را برای سازندگی نشان داده و مردم هم این موضوع را متوجه شده اند.

اما در این رابطه و موضوع فقروغنا یک نکته انحرافی وجود داردکه باید به آن بسیار توجه داشت و آن به استفاده ابزاری ازاین واژه ها مرتبط می شود، چراکه این واژه ها نباید به عنوان ابزاری برای تسویه حساب های شخصی و سیاسی استفاده شود. نسبت به فقر وغناباید حساس بود و باید توجه داشت که به هیچ وجه جمهوری اسلامی استحقاق فقر ندارد، چرا که بنیه قوی و مواهب خدادادی گسترده در ایران وجود دارد و چنانچه درحال حاضر ایراداتی ناشی از فقر و بیکاری و مشکلات دیگر است ،از این ایرادات به بخشی از آن به تصمیمات نا مناسب برمی گرددو بخش دیگری هم به عوامل برون زاهمانند تحریم ها واقدامات بیگانگان مرتبط می شود.

اینکه ما ۳۰ سال بعد ازانقلاب یارگیری هایی را درجامعه داشته باشیم ،به خصوص برای جوانانی که نگاه و بینش آنها ازاسلام ظلم و ستیزی و مقابله با تبعیض است ،با توجه به فرمایش حضرت امام باید به مفهوم فقرو غنا توجه داشت. در این بحث یک موضوع انحرافی وجود دارد وآن هم این است که ازاستفاده ابزاری برای تصویه های اجتماعی و طبقاتی و سیاسی نشود و تلقی و نگاه تحجرانگیز و انحرافی از اسلام را به جای یک اسلام پویا و ناب محمدی حاکم نکند.

بسیاری از افراد که فقر هستند و فقر خانواده خود و مشکلات را مشاهده می کنند ،چنانچه درک واقعی از موضوع و تحلیل محتوایی را نداشته باشند ،با مشاهده هر شخصی که ار یک رفاه نسبی برخوردار است را عامل فقر خود می دانند و حتی به گروه مرفه با نفرت نگاه می کند،در حالی که در اسلام تولید ثروت و درآمد در مسیرهای مشروع خودش نه تنها نفی نمی شود،بلکه توصیه هم می شود.

من فکر می کنم که این موضوع و تفرقه بین افراد در رابطه با فقروغنا ریشه در دنیای سلطه برای اعمال ضربه علیه کشور ما دارد که من به شخصه رگه هایی از این موضوع را در بین مردم در انتخابات ۸۸ مشاهده کردم.

البته باید به یک نکته مهم توجه داشته باشیم ، فقروغنا ابزاری است برای به هم ریختن یک جامعه که هم می تواند توسط دستگاه های اطلاعاتی بیگانه مورد استفاده قرارگیرد و هم می تواند مورد استفاده ابزاری بعضی از جریانات در پوشش ادبیات مذهبی صورت بگیرد،یعنی جوانان احساسی و مذهبی پاک را به جای اینکه یک درک مفهومی از ریشه های طغیان و فساد را برای جوانان روشن کند،اصل هرنوع ثروت و درآمد را انحرافی جلوه دهد./انتهای پیام

منبع: ویژه نامه روزنامه هشهری

این مطلب در سال ۸۹ منتشر شده است.

Share [1]