» ناگفته هایی از اجرای طرح «فلج اطفال» در کشور
۲۳ اردیبهشت ۱۳۹۸
هنوز بسیاری از خانوادهها حضور مستمر مرندی را در تلویزیون در دهه ۷۰ برای ارائه توضیحاتی درباره جزئیات طرح فلج اطفال و آموزش استفاده از نمکهای یددار به خاطر دارند؛ طرحی که به گفته مرندی یکی از دستاوردهای مهم در حوزه پزشکی و سلامت در ۴۰ سال گذشته است. وزیر اسبق بهداشت به بیان ناگفتههایی از مراحل اجرا شدن این طرح اشاره کرده است….
گفت و گو : علی البرزی
«علیرضا مرندی» از آن پزشکانی است که از ابتدای پیروزی انقلاب در سال ۵۷ در حوزه سلامت فعال بوده است. سکانداری وزارت بهداشت در چند دولت و نمایندگی مردم در مجلس در ادوار گوناگون در کارنامه فعالیت وی مشاهده میشود. اما در کنار این فعالیتها، موضوعی که «مرندی» را به یک چهره خاطرهانگیز و ماندگار در حوزه سلامت در بین افکار عمومی تبدیل کرده است، هدایت و اجرای چند طرح ملی و مهم در کشور بویژه طرح ملی ریشهکنی فلج اطفال در دهههای ۶۰ و ۷۰ است.
هنوز بسیاری از خانوادهها حضور مستمر وی را در تلویزیون در دهه ۷۰ برای ارائه توضیحاتی درباره جزئیات طرح فلج اطفال و آموزش استفاده از نمکهای یددار به خاطر دارند؛ طرحی که به گفته مرندی با تاکید و حمایت رهبر انقلاب در کشور اجرا شد و یکی از دستاوردهای مهم در حوزه پزشکی و سلامت در ۴۰ سال گذشته است. وزیر اسبق بهداشت در بخشهایی از گفتوگو به بیان ناگفتههایی از مراحل اجرا شدن این طرح و همچنین چگونگی مشارکت نیروی مقاومت بسیج در اجرای هر چه بهتر طرح ریشهکنی فلج اطفال در کشور پرداخته است.
*********
*آقای مرندی! در دهههای ۶۰ و ۷۰ یک طرح ملی به مدیریت شما در کشور اجرا شد به نام طرح فلج اطفال؛ روال اجرایی و شکلگیری این طرح در کشور به چه صورت بود؟
در آن سالها بیماری فلج اطفال یک معضل بزرگ برای کشور ما به حساب میآمد و عامل اصلی تعدادی از مرگ و میرهای کودکان بود.
*یعنی تا آن زمان توجهی به درمان این بیماری نشده بود؟
نه! قبل از انقلاب همت لازم برای پیشگیری از بیماریای که واکسیناسیون راه علاج آن بود، وجود نداشت. برای ساخت واکسن و همچنین آموزش و اطلاعرسانی به مردم هم چندان فعالیتی انجام نشده بود.
*اگر اشتباه نکنم، نخستین قدمها از سال ۶۱ برداشته شد؟
بله! در سالهای ۶۱ ، ۶۲ و ۶۳ من معاون بهداشت آقای منافی بودم که تصمیم گرفتیم با توجه به اهمیت این موضوع و در برگیری آن در کشور برای سلامت کودکان و نسل آینده این کار مهم را آغاز کنیم و به سرانجام برسانیم. در آن زمان مسؤولان شهرک سرمسازی رازی برای ساخت واکسن دعوت شدند و این سرمسازی هم به میدان آمد و کمکهایی هم برای ساخت واکسن انجام شد.
*با کمبود امکانات در آن سالهای حساس جنگ، چگونه کار را پیش بردید؟
در ابتدا باید یک زنجیره سرد میساختیم، چرا که از زمانی که یک واکسن ساخته میشود باید در شرایط ویژهای در سردخانه نگهداری شود و در مرحله بعد باید با یخچال یا سردخانه متحرک به اقصی نقاط کشور فرستاده شود تا زمانی که طرح آغاز و عملیاتی شود.
*در آن مقطع زمانی پوشش واکسیناسیون در کشور چگونه بود؟
بسیار پایین بود؛ در بهترین حالت میزان واکسیناسیون ۲۵ درصد و در بدترین وضعیت حتی در برخی نقاط کشور درصد واکسیناسیون ۲ درصد بود. این در حالی است که الان تقریبا ۱۰۰ درصد پوشش واکسیناسیون در کشور داریم.
*چه سالی بود که ماموران بهداشت به در خانهها برای طرح فلج اطفال مراجعه میکردند؟
سال ۷۲ بود، یکی از ضرورتهای ریشهکن شدن فلج اطفال در آن سالها این بود که در کنار واکسیناسیون همگانی باید در یک زمان مشخص همه بچهها واکسن فلج اطفال خوراکی دریافت میکردند.
*اعضای نیروی مقاومت بسیج هم در قالب ماموران بهداشت به در منازل مراجعه میکردند.
من سال ۷۲ که وزیر بهداشت شدم تصمیم گرفتیم طرح ریشهکنی فلج اطفال را به سرانجام برسانیم. در آن زمان از رهبر انقلاب اجازه گرفتیم از بسیج مستضعفین و سازمان بسیج استفاده کنیم، چون این افراد دوران جنگ را سپری کرده بودند و آمادگی برای فعالیتهای سازندگی داشتند و ما به محض اینکه اجازه ایشان را گرفتیم و دستورات لازم را صادر کردند، به بسیج اعلام کردیم که ۶۰۰ هزار نفر برای این کار داوطلب شدند. البته این تعداد خارج از انتظار ما بود و سرانجام با کمک ۴۵۰ هزار بسیجی و ۱۸۰ هزار نفر از کارکنان وزارت بهداشت عملیات ریشهکنی فلج اطفال را آغاز کردیم. این نیروها ۱۲ ساعت مشغول کار بودند و به در منازل مردم مراجعه کردیم. البته پیش از مراجعه یک بررسی و سرشماری انجام شده بود تا به صورت دقیق بدانیم خانوارها کجا هستند.
*جمعیت هدف در این طرح چه تعداد کودک بود؟
از ۱۲ میلیون خانواری که به آنها مراجعه شد، بیش از ۹ میلیون بچه زیر ۵ سال داشتند که همه آنها واکسن فلج اطفال را دریافت کردند.
یک بستههایی هم به عنوان نمک یددار پس از تزریق واکسن به خانوادهها ارائه میشد.
بله! ما تازه نمک را در آن زمان یددار کرده بودیم، چون در گذشته ید نداشت. کمبود ید در کشور زیاد بود و افراد زیادی اعم از کودک و بزرگسال دچار مشکل شده بودند یا عقبافتادگی ذهنی و جسمی پیدا کرده بودند، به همین دلیل مقدمات اضافه کردن ید را به نمک طعام فراهم کرده بودیم و برای آموزش مردم زمانی که به در منازل میرفتیم و واکسن را در دهان کودکان میچکاندیم، به خانوادهها بستههایی از این نمکها و آموزش مصرف آنها را هم میدادیم. تا پایان سال ۷۳ بود اینکار در جریان بود و پس از آن فلج اطفال در کشور مشاهده نشد.
*پس از اجرای این طرح موردی درباره فلج اطفال نداشتیم؟
خیر! در سالهای گذشته حتی در آمریکا فلج اطفال پیدا شده اما سطح مصونیت در کشور ما آنقدر بالاست که ما هیچ موردی نداشتیم. بیش از ۲۰ سال است حتی یک مورد هم نداشتهایم.
*این روزها وضعیت ساخت و تولید واکسنهای جدید در کشور چگونه است؟
آخرین میکروبی که ما علیه آن واکسیناسیون را انجام دادیم میکروبی به نام «هموفیلوس آنفلوآنزا» است که در اصطلاح مننژیت گفته میشود و بویژه بچهها به این بیماری مبتلا میشوند و مرگ و میر و عوارض زیادی در پی دارد.
واکسنهایی که امیدواریم خودمان بسازیم و خودکفا شویم واکسن «پلوموکوک» است که یک میکروبی هست که ایجاد ذاتالریه میکند. مقدمات ساخت این واکسن درحال انجام است که درکشور تولید شود. همچنین واکسن «روتاریسون» که در حال تلاش برای ساخت آن هستیم. رهبر انقلاب اجازه دادند ۱۰۰ میلیون دلار از صندوق ذخیره ارزی برای ساخت و تولید این دو واکسن برداشته شود.
*پس از گذشت ۴۰ سال از انقلاب، این روزها جایگاه ایران از نظر پزشکی کجاست؟
اوایل انقلاب وضعیت به صورتی بود که تعداد پزشکان بر اساس آمار نظام پزشکی بین ۱۲ تا ۱۴ هزار نفر و کمتر از ۱۵ هزار نفر بود. در آن زمان تعدادی از پزشکان به دلیل وقوع انقلاب و جنگ از ایران رفتند و همینطور چند هزار پزشک خارجی – هندی، پاکستانی و بنگلادشی – که از قبل از انقلاب در ایران فعال بودند که از قضا بیشتر آنها پزشک هم نبودند و لیسانس پزشکی داشتند، کشور را ترک کردند.
*اولین مراحل آموزش و جذب پزشک در داخل کشور چگونه شکل گرفت؟
برای آموزش پزشکی در داخل کشور من یک لایحهای را به مجلس ارائه کردم که بر مبنای آن تمام دانشکدههای گروه پزشکی از وزارت علوم جدا و در وزارت بهداری آن زمان ادغام شدند و وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی تشکیل شد.
بلافاصله در تمام استانهای کشور حداقل یک دانشگاه علوم پزشکی تاسیس کردیم و این دانشجوها را در همان جا آموزش دادیم. اساتید ما از تهران، شیراز و اصفهان و مشهد و تبریز میرفتند آنجا آموزش میدادند. به این ترتیب توانستیم در چند سال از نظر نیروی انسانی پزشکی خودکفا شویم و پزشکان خارجی که بیش از ۱۰۰ میلیون دلار در سال ارز از کشور ما خارج میکردند از کشور رفتند. این موضوع برای سال ۱۳۶۴ است.
*آقای دکتر! تاریخچه حوزه سلامت پس از انقلاب نشان میدهد ۲ سال بعد یعنی در سال ۱۳۶۶ رشتههای جدید پزشکی هم در دانشگاههای ما ایجاد شد. شما از افرادی هستید که در جریان این موضوع قرار داشتید؛ در آن زمان برای راهاندازی رشتههای جدید محدودیتی نداشتید؟
اوایل انقلاب چون توانمندیها محدود بود تعداد زیادی از بیماران را برای جراحیهای گوناگون حتی درمان ناباروری مجبور بودیم به خارج اعزام کنیم و علاوه بر دهها میلیون دلار هزینه، مشکلات فرهنگی هم داشت.
همانطور که اشاره کردید سال ۱۳۶۶ من رشتههای فوق تخصصی گوناگون را که شامل ۲۷ رشته در کل کشور در شاخههای کودکان، داخلی و جراحیها بود، تاسیس کردم و در مدت چند سال تعداد زیادی فوق تخصص داشتیم که الان در دانشگاههای علوم پزشکی سراسر کشور فعال هستند و همه استانها از نظر پزشکان فوقتخصص خودکفا شدهاند. ما نه تنها سالهاست نیازی به اعزام بیمار به خارج از کشور نداریم، بلکه علاوه بر ایرانیهای مقیم خارج که به دلیل ارزان بودن درمان به کشور میآیند، بسیاری از خارجیها حتی از کشورهای غربی با توجه به گران بودن هزینههای درمان در این کشورها به ایران سفر میکنند.
ما قبل و اوایل انقلاب حتی سوزن و نخ پزشکی در ایران نمیساختیم. تمام این موارد هم نطفهاش در زمان جنگ منعقد شد؛ در اوج جنگ که اعتبارات کم و صادرات هم محدود به نفت بود. آن هم در شرایطی که کشورهای عربی تولیدکننده با تبانی آمریکا، قیمت نفت را از چهل و چند دلار به ۸-۷ دلار کاهش داده بودند. با وجود همه این مشکلات ما همان سالها، تاسیس شبکه بهداشت و درمان در روستاهای کشور و مناطق محروم را آغاز کردیم. ساخت تجهیزات پزشکی هم از همان زمان آغاز شد. این روزها هم بیش از نیمی از تجهیزات پزشکی در کشور تولید میشود.
*در حوزه دارو وضعیت چگونه بود؟
ما تنها ۲۵ درصد آن هم تحت لیسانس کشورهای خارجی در ایران دارو میساختیم اما این روزها پس از گذشت ۴۰ سال از انقلاب در حدود ۹۶ درصد از اقلام دارویی در داخل تولید میشود. در آن زمان آقای «موسی زرگر» که اولین وزیر بهداری پس از مرحوم «سامی» بودند با اینکه زمان زیادی وزیر نبودند اما انقلابی در حوزه دارو ایجاد کردند و این باعث شد بتوانیم داروهایی را که از خارج وارد میشد، با هزینههای کمتری در کشور تولید کنیم.
من به یاد دارم زمانی که رئیس یونیسف و رئیس سازمان جهانی بهداشت در سالهای جنگ تحمیلی به کشور سفر کرده بودند، پس از بازگشت درباره وضعیت ایران میگفتند جمهوری اسلامی تنها کشوری در دنیاست که با وجود جنگ یک مورد بیماری همهگیر نداشته است. جالب اینجاست که شاخصهای بهداشتی کشورهایی که در حال جنگ هستند به سرعت سقوط میکند اما جمهوری اسلامی تنها کشوری بود که این شاخصها در آن بهبود پیدا کرد.
منبع: وطن امروز