احمد نجفی: آیا این خوب است که شما کار داشته باشید اما مملکت شما تقسیم شود؟ یادم هست که در زمان جنگ همه جا آتش گرفته بود ما در بالای تپه ای بودیم فردی در آنجا شادمانی می کرد و داد می زد که همه خانه ها آتش گرفته اما خانه من هنوز سالم است! به این فرد گفتم: «دیوانه خانه تو نسوخته، شهر که سوخته است. آن خانه در شهر سوخته به چه دردی می خورد!؟» شما خوشحال می شوید که استقلال نداشته باشید اما کار داشته باشید؟…
تهیه و تنظیم: علی البرزی
اشاره:
بسیاری از کارشناسان و اهالی هنر معتقدند که همواره اظهارات و صحبت های بی پرده و بدون سانسور احمد نجفی بازیگری که با نقش کارگاه علوی در جامعه شناخته تر از گذشته شد، از برخی نقش هایی که بازی کرده در جامعه اثرگذار تر بوده و بیش از بیش این بازیگر و عقایدش را بر سر زبان ها انداخته است.
نجفی همواره نگاه به آینده داشته، اما برای ساختن آن مروری بر گذشته هم دارد، زاده خرمشهر است و خود را بچه جنگ می داند، هر چند که پس از سال ها هنوز انتقاداتی را نسبت به وضعیت رسیدگی به مناطق جنگ زده به ویژه خرمشهر وارد می داند، اما بر این باور است که برای ساختن شهرهایی مانند خرمشهر و آبادان همه باید دست در دست هم بدهند تا خرمشهر به واقع خرمشهر شود.
البته این بازیگر سینما انتقاداتی هم نسبت به نسل جوان امروزی وارد می داند و معتقد است که فرهنگ کار و تلاش در جامعه به ویژه در بین نسل جوان کمرنگ تر از گذشته شده است و برخی جوانان به جای اینکه برای زندگی و خانواده تلاش کنند دائم تمامی مشکلات را بر گردن جامعه و دولت ها می اندازند و در حقیقت دائم نق می زند و از وضعیت جامعه شاکی هستند. وی با نگارش یاداشتی اختتصاصی که در اختیار « مهام نیوز» قرار داده است، بی پرده و شفاف و بدون تعارف با جوانان امروزی جامعه صحبت کرده است و خواستار همت مضاعف جوانان برای زندگی و در نهایت تعالی جامعه شده است. متن یادداشت احمد نجفی بازیگر سینما و تلویزیون را در ادامه می خوانید:
************
واقعیت این است که به غیر از تحریم ها شرایط اقتصادی دنیا دچار تغییرات شده است، چندی پیش در آمریکااعلام شد۴۰ میلیون نفر زیر خط فقر هستند. ۸تا ۱۲میلیون نیروی کارآمد آمریکا که تازه ما نباید خودمان را با اقتصاد آمریکا مقایسه کنیم بیکار شده اند و حتی روسای بانک های بزرگ راننده تاکسی شده اند!
مشکلات آنها را نگاه کنید، حباب یک مشکل اقتصادی در آمریکا ترکیده است. من به جوانان می گویم با همین وضعیت هم کارهای بسیاری می توانید انجام دهید که از بیکاری نجات پیدا کنید.
راه های زیادی هنوز هست، این توقع تاریخی که باید دولتی در این کشور باشد که ازآسمان پول و دلار ببارد و در خانه را بزنند و پول بدهد را باید نگاه دوباره بیاندازید و تجدید نظر کنید.
دنیا اینطور نیست همین امروز که ما اینجا هستیم بدانید در بسیاری از کشورها مشکلات فراوان تراست. ما با همه این فشارهای اقتصادی از بسیاری از کشورها جلوتر هستیم.
حالا به دلیل نوع اقتصادمان یا برخورداری از منابع خدادادی یا به هر دلیلی ما هنوز جلو هستیم اما این نیست که هیچ کشوری منابع خدادادی نداشته باشد و مشکلات ما را هم نداشته باشد.
ما باید توقعاتمان را به جا کنیم. ما کشوری بودیم که در منطقه تا گرجستان و تا پاکستان و افغانستان و ترکمنستان را در حیطه گسترده خود داشتیم و آنها جزئی از خاک ما بودند.
ما آنجا حق هویت فرهنگی داریم و آنها به زبان فارسی صحبت می کنند، نمی خواهم بگویم آنها برای ما هستند اما نگاه کنید نتیجه تجزیه ها چه شد؟ ما به خاطر وضع بیکاری نمی توانیم استقلال مان را از دست دهیم. جوانان باید بدانند راهی باید برای بیکاری پیدا کنند.
ما موضوعات و فرصت های خوبی در ایران داریم چرا به سراغ آنها نمی روند؟ من می خواستم یک سریال بسازم که چطور می شود یک تعاونی به راه انداخت و چطور می شود با همت جلو رفت و حداقل یک درآمد از نظر کاری و شخصیتی درست کرد.
کمی باید گشت و جستجو کرد و قوانین را پیدا کرد. این طور نیست که همه راه ها بسته باشد و شما در خانه بنشینید.
شما یک کشور تاریخی دارید که از دوران های گوناگون گذر کرده است. دوره جنگ ۸ساله را پشت سر گذاشته است. عزیزانم جنگ جهانی دوم ۴سال بود. جنگ ما ۸سال شد. ۵۰تا ۷۰درصد منابع صنعتی ما، معدنی ما، شهری و هویتی ما را نابود کردند. به عمد هم نابود کردند. مگر می شود یک آبراه نفتی وجود داشته باشد و بعد در خارک و سیری کشتی را بمباران کنند.
این ها دنبال از بین بردن هویت ما بودند، این ها به دنبال تقسیم این مملکت بودند. بله! حق جوان داشتن کار است اما حق بزرگتر شما این است که دارای یک کشور با هویت ملی و مذهبی باشید. مگر می شود این هویت را فدای کار کرد؟
این کار را باید تولید کرد، دولت باید وظایفش را انجام دهد درست است اما شما جوانان چه کردید؟ آیا رفتن و درس خواندن در دانشگاه ها منجر به این شده که در خانه بنشینی و لیسانس و فوق لیسانس را به دیوار بزنید.
خب دور هم جمع شویم و کار کنیم و تعاونی راه بیاندازیم. منظورم این است که باید اول شما حس کنید که در خوزستان و در دفاع مقدس چه گذشته و خودتان را با این سیر تاریخی هماهنگ کنید.
نمی توانید به صورت منفعل تصمیمی بگیرید و دایم ناراضی باشید. نمی توانید بدون نگاه به خارج که چه می خواهند با ما بکنند تصمیم بگیرید.
آیا این خوب است که شما کار داشته باشید اما مملکت شما تقسیم شود؟ یادم هست که در زمان جنگ همه جا آتش گرفته بود ما در بالای تپه ای بودیم فردی در آنجا شادمانی می کرد و می گفت همه خانه ها آتش گرفته اما خانه من هنوز سالم است. به وی گفتم دیوانه خانه تو نسوخته شهر که سوخته است. آن خانه در شهر سوخته به چه دردی می خورد؟
شما خوشحال می شوید که استقلال نداشته باشید اما کار داشته باشید؟ من منکر اصل انسانی اشتغال، درآمد، هویت و ابتکار نیستم. من می گویم شما باید تمام این مسیر را درست ببینید. مسیر تاریخ را درست ببینید. وقتی می گوییم جنگ مربوط به ۱۰۰سال پیش و داریوش و آریوبرزن که نبوده همین دوران معاصر است. تازه اتفاقی که افتاده این است که صلح هم نشده یعنی ترک مناقصه صورت گرفته است.
یعنی آنها فشار می آورند که راهی برای خود باقی بگذارند. آیا ما باید همه این موضوعات و فداکاری ها و عزیزانی که دست و پا از دست داده اند، عزیزانی که چشم هایشان را داده اند تا ما بهتر ببینیم، آنها که پا دادند تا ما استوارتر بیاستیم را فراموش کنیم؟ اگر نبودند شما هم نبودید که الان بگویید کار من کجاست؟
بدون آن فداکاری ها و بدون این اخلاص ها جایی به نام خانه و از خانه مهمتر هویت ایرانی داشتید؟
منبع: مهام نیوز