» چه شرایطی در انتظار «دارو» است؟
۳۰ شهریور ۱۳۹۷
اگر شخصی بگوید ما نمیتوانیم این بازارها را جمعآوری کنیم، توجیه منطقی نیست، متاسفانه شرایط ناصرخسرو ناتوانی در سیاستهای داخلی است، برای آینده دارو در کشور بازار سیاه تهدید جدی است. به این معنا که اگر بخواهیم سفره دارویی را قدری کوچک کنیم، پزشکان ما اگر بدانند که دارویی وجود ندارد، تجویز نمیکنند اما اگر بدانند که در بازارهای ثانویه وجود دارد برای بیمار تجویز میکنند و بیمار مجبور است با قیمتهای چند برابری دارو را تامین کند و این مشکلساز خواهد بود…
گفت و گو : علی البرزی
این روزها مباحث گوناگون و متفاوتی درباره دارو در کشور مطرح میشود و مهمترین بحثها هم پیرامون وضعیت دارو در ماههای آینده متمرکز شده است. دبیر انجمن علمی داروسازان ایران که همزمان دبیری انجمن داروسازان تهران را هم بر عهده دارد، از جمله افرادی است که از سالها پیش به دلیل فعالیت در حوزه دارو و بخشهای گوناگون این بخش اطلاعات دقیقی درباره گذشته، حال و آینده دارو در کشور دارد. سیدحمید خوئی بر این باور است که تشکیل کارگروه ویژه وزارت بهداشت و انبار کردن دارو توسط سازمان غذا و دارو برای شرایط احتمالی پیش رو دیرهنگام انجام شده است و باید به دقت شرایط دارویی کشور رصد و با حمایت از تولیدات داخلی از بروز هرگونه شرایط بحرانی برای دارو جلوگیری شود. دبیر انجمن علمی داروسازان ایران همچنین به بیان ناگفتههایی از ماجرای باز کردن دروازههای کشور به روی واردات دارو از سال ۸۰ اشاره کرده و گفته است نتیجه این کار زیر سوال بردن کیفیت داروهای تولید داخل بود و به این موضوع دامن زده شد که داروهای ساخت داخل کیفیت لازم را ندارند! متن کامل گفتوگوی «وطن امروز» با دبیر انجمن علمی داروسازان ایران پیش روی شماست.
*******
*آقای دکتر خوئی! دارو همواره به عنوان قلب سلامت شناخته شده است؛ وضعیت گذشته، حال و آینده این کالای استراتژیک را چگونه ارزیابی میکنید؟
پیش از انقلاب بیشتر شرکتهای چندملیتی دارویی، یا در ایران محصولاتشان تحت لیسانس تولید میشد یا در کشور شعبه داشتند و دارو تولید میکردند. پس از انقلاب صنایع داروسازی ملی شد و همه شرکتهای چندملیتی ایران را ترک کردند. داروسازان ایرانی در یک جهاد بیمانند و با به جا گذاشتن یک کارنامه درخشان، اداره شرکتهای داروسازی را عهدهدار و موفق شدند ۹۵ درصد داروهای مورد نیاز کشور را در اوج شرایط تحریم و جنگ در داخل کشور بسازند. این جریان یکی از نقاط درخشان تاریخ داروسازی ایران است که از بروز بحرانهایی که احتمال داشت به اندازه جنگ آسیبرسان باشد جلوگیری کرد.
در دنیا ۳ کالای استراتژیک همیشه مطرح بوده است؛ نفت، سلاح و دارو. کمبود دارو حتی بسیاری از دولتها را سرنگون کرده است، برای مثال یکی از عوامل اصلی کودتای ژنرال پینوشه در شیلی و سقوط سالوادور آلنده شرکتهای چندملیتی تولید دارو بودند. کمبود دارو به قدری مردم را عصبی کرده بود که زمینه هر تغییری را پذیرفته بودند. در پاکستان و سریلانکا هم این موضوع مصداق داشته است. من یادم است در سالهای جنگ همان تعداد اندکی از داروهایی که از طریق واردات تامین میشد، در برخی موارد شرکتی که هزینه دارو را دریافت هم کرده بود، در دقیقه ۹۰ اعلام میکرد برای مثال یک مشکلی در خط تولید بهوجود آمده است و از تحویل دارو امتناع میکرد که این روال و کمبودهای دارویی حتی در برخی موارد عملیاتهای نظامی ما در جبهه را هم تحت تاثیر قرار میداد.
*آیا این درست است که در دهه ۸۰ اولویت به واردات دارو داده شد؟
تا سال ۸۰، پنج درصد داروها از طریق واردات تامین و ۹۵ درصد در داخل تولید میشد اما از همین سال به بعد دروازههای کشور به روی داروهای وارداتی باز شد؛ داروهایی که در داخل کشور امکان ساختش وجود داشت و سهم عددی واردات همان ۹۵ درصد باقی ماند اما سهم ریالیاش بتدریج کم شد تا رسیدیم بهجایی که ۵ درصد داروها به لحاظ حجم وارد میشد اما ۳۵ درصد ارزش ریالی برای همین ۵ درصد بود؛ در حقیقت شرایط به گونهای بود که داروهایی با حجم کم و قیمت گران سهم واردات شده بود و داروهایی با حجم زیاد و قیمت ارزان سهم تولید.
از زمانی که دروازههای کشور به روی واردات دارو باز شد، شرکتهای بزرگ داروسازی حجم سنگین تبلیغات را در ایران در دستور کار قرار دادند و نتیجه این تبلیغات زیر سوال بردن کیفیت داروهای تولید داخل بود و به این موضوع دامن زده شد که داروهای ساخت داخل کیفیت لازم را ندارند، در صورتی که همین داروها در ۳ دهه اول انقلاب تمام نیازهای کشور را تامین کردند و این روزها هم ۹۵ درصد داروها در کشور مصرف میشود.
*یعنی در حقیقت خدشه به اعتماد مردم نسبت به کیفیت داروهای تولید داخل.
بله! این وضعیت حاصل تبلیغات سنگین شرکتهایی بود که باید برای خود جا بازمیکردند و محصولات خود را میفروختند. زمانی که دارویی با قیمت ۱۰ برابر داروی ایرانی وارد میشود باید در اصطلاح حرفی برای گفتن داشته باشد و مهمترین بحث هم درباره کیفیت داروی مشابه داخلی است.
در طرح تحول سلامت که در ۵ سال گذشته اجرا شد، در وهله اول به بهانه ارتقای کیفیت روی خوشی به وارداتشان داده شد که از آمار صعودی واردات دارو و سهم آن در بازار از سال ۹۰ تا به امروز مشاهده میکنید و در نهایت در شرایطی که دولت مکلف بود از صنایع ملی در مقابل واردات دفاع کند، درست برعکس شد و در حال حاضر هم این جریان ادامه دارد. به محض اینکه یک کارخانه داروسازی محصول دارویی را نمیتواند بسازد، بلافاصله سازمان غذا و دارو به جای رفع مشکل کارخانه، مستقیم سراغ واردات میرود. این در حالی است که هم از نظر اخلاقی و هم از نظر قانونی دولت وظیفه داشت در هر شرایطی اولویت را در حمایت از صنایع ملی داروسازی قرار دهد.
از سوی دیگر رقابت بین واردات و تولید، رقابتی نامتعادل و ناجودانمردانهای بود و به محض اینکه قیمت دلار تغییر میکرد، قیمت دارو هم تغییر میکرد اما ۶ سال است که سیاست دولت ثابت نگه داشتن قیمت دارو است و در عین حال مرتب بر سر صنعت داخلی درباره کیفیت داروها کوبیده میشود. به طور طبیعی ارتقای کیفیت هزینه دارد و نمیتوانیم دست صنعت داخلی را ببندیم و بگوییم کیفیت را بالا ببر!
*شما وقوع بحران دارویی در کشور را قبول دارید؟
ما امروز در شرایط بحرانی نیستیم اما بروز بحران دارویی در ۶ ماه آینده دور از انتظار نیست، البته امیدوارم اتفاق نیفتد. متاسفانه وزارت بهداشت و سازمان غذا و دارو دیر از خواب بیدار شده و متوجه شدند کمبود دارو میتواند عواقب داشته باشد. بهرغم همه هشدارهایی که نسبت به بروز بحران دارویی در صورت تزریق نشدن نقدینگی به چرخه دارو در سالهای گذشته و نبود حمایت از تولید داخل داده شد، هیچوقت این هشدارها جدی گرفته نشد. بتازگی وزیر بهداشت دیداری از داروخانه ۱۳ آبان انجام دادند و در یک بازدید چند ساعته اقدامات خوبی هم برای رفع برخی مشکلات دارویی انجام شد اما این بازدید حداقل یک سال دیر انجام شد. اگر در یک سال گذشته این بازدیدها، اولویتسنجیها و اولویتگذاریها انجام میشد، شاید ما دیگر به جایی نمیرسیدم که لیست ۱۲۰ قلمی کمبودهای دارویی در مقابل وزیر بهداشت قرار بگیرد. بسیار مهم است تا دیر نشده به صنعت داروسازی نقدینگی لازم تزریق شود تا در این شرایط بتوانیم بحث دارو را مدیریت کنیم.
*این روزها وزارت بهداشت کارگره ویژه دارو را تشکیل داده است؛ به نظر شما شکلگیری این کارگروه تا چه میزان در ساماندهی وضعیت دارو در کشور موثر است؟
مهم این است که بموقع تصمیمهای درستی گرفته شود. من در جلسه رسیدگی به وضعیت دارو در کمیسیون بهداشت و درمان مجلس با حضور وزیر بهداشت، پیشنهاد دادم یک اتاق مدیریت جامع برای تصمیمسازیها در حوزه دارو ایجاد شود. از مجلس هم خواستیم یک کمیتهای تشکیل شود که بتوان تصمیمهای مهم در این حوزه اتخاذ کرد.
کمبود دارو در مدت یک هفته ایجاد میشود اما حداقل ۶ ماه تا ۲ سال زمان میخواهد که بازار به وضعیت طبیعی خود برسد. پول و نقدینگی به صنعت دارو تزریق نمیشود که بخش مهمی ریشه در فضاهای خارج از بهداشت و درمان دارد، البته به نظر من سازمان غذا و دارو هم در بخش تعیین اولویتها برای اختصاص ارز سوءمدیریت داشته است.
*بحثی هم درباره واردات مکملهای دارویی با اختصاص ارز مطرح بود.
بله! در ماههای گذشته حدود ۲۰ میلیارد دلار ارز ۴۲۰۰ تومانی برای واردات داروهای مکمل اختصاص یافته است که هیچ ضرورتی برای واردات مکمل نداشتیم. ما مجبوریم سبد دارویی را که در طرح تحول سلامت زیادی فربه شده بود دوباره به حالت طبیعی بازگردانیم. باید مانند شرایط جنگ داروها اولویتبندی شود؛ داروهای اولویت یک در هر شرایطی تامین شود و داروهایی که مشابه داخلی دارند جلوی واردات آنها گرفته شود.
*آقای دکتر! در همین باره سازمان غذا و دارو از برنامهریزی و انبار دارو برای شرایط ویژه خبر داده است.
این کار دیرهنگام در حال انجام است! باید یک سال پیش انجام میشد. ما بزودی به تاریخ دوم تحریمها میرسیم و در نقلوانتقال ارز و در حملونقل مشکل خواهیم داشت. این روزها نزدیک به هزار قلم ماده اولیه ساخت دارو وارد خط قرمز شده است و این وضعیت به این معنی است که موجودی مواد اولیه کمتر از ۲ ماه است. به نظرم مدیران وزارت بهداشت و درمان دیر از خواب بیتوجهی به صنعت دارو و اهمیت آن بیدار شدند.
*شرایط ارزی ماههای گذشته چه آسیبهایی به حوزه دارو وارد کرد و آیا این آسیبها جبرانپذیر است؟
ما در یک سال گذشته بیشتر از اینکه مشکل ارزی داشته باشیم، مشکل ریالی داشتهایم. دولت بدهی بیمهها را نمیدهد، بیمهها بدهی داروخانهها را نمیدهند و داروخانه هم بدهی پخش را نمیدهند و این چرخه ادامه دارد. اما در حوزه ارز بیعدالتی در حوزه تخصیص و توزیع ارز در ماههای گذشته قابل تامل بوده است. برای مثال ارزی که برای مواد اولیه به صنایع دارویی اختصاص یافته از ارزی که به یک شرکت واردکننده ارائه شده، کمتر است، در حقیقت اولویت حمایت از صنعت نبوده است. امیدواریم این سیاست هر چه زودتر اصلاح شود و دولتمردان متوجه شوند ما راهکاری برای برونرفت و پیشگیری از بحران جز حمایت از صنایع داخلی نداریم.
بهجای ارائه پول به شرکتها، اوراق داده میشود و صاحبان صنایع دارویی باید اوراق را با ۲۸ تا ۳۰ درصد تنزیل نقد کنند و در عمل ۳۰ درصد هزینههای دارویی طرح تحول سلامت را دولت از جیب صنایع دارویی پرداخت میکند و این ظلم به صنعت دارو است.
*آقای دکتر! چقدر احتمال احتکار در این حوزه و در شرایط کنونی وجود دارد؟
هر کالایی از جمله دارو زمانی که عرضه و تقاضایش دچار اختلال شد، به طور طبیعی قاچاق، احتکار، بازار سیاه و گرانفروشی افزایش پیدا میکند. متاسفانه حجم زیادی نقدینگی و پولهای سرگران در جامعه داریم که یکی از عرصههای خرج این پولها در بازار سیاه است که براحتی میتواند سودهای کلان به همراه داشته باشد. انتظار داریم اگر عرضه و تقاضای دارو به هم بخورد، احتکار و بازار سیاه هم افزایش پیدا کند. در کنار سیاستگذاریهای تامین دارو برای پیشگیری از کمبودها، به همان میزان نیاز است که نهادهای اجرایی، نظارتی و انتظامی سیاستهای اولویتدار مقابله با قاچاق دارو را لحاظ کنند. باید در سیاستهای مقابله با قاچاق، بحث دارو با گوشت و کالاهای دیگر فرق داشته و دارو در اولویت باشد.
*شما وجود مافیا در حوزه دارو را قبول دارید؟
من چندان تمایل ندارم این واژه را به کار ببرم.
اما این روزها بسیار شنیده میشود.
بهطور حتم وجود رانت و بیعدالتی در نظام دارویی کشور را قبول دارم، افرادی که از امکانات دولتی استفاده میکنند همگی یکسان نیستند. برای مثال در فرآوردههایی با تکنولوژی بالا برخی شرکتهای داروسازی ۸۰ درصد برند خارجی قیمت میگیرند و برخی شرکتها ۲۰ درصد قیمتها را لحاظ میکنند. یک محصول را یک کارخانه یا نهاد خاص دارویی میسازد که قیمت آن ۲۴ هزار تومان است و کارخانه دیگری همان محصول را با قیمت ۶ هزار تومان میسازد. اهرم قدرت و ارتباطات در چرخه سیاستهای دارویی تاثیرگذار بوده است. باید در این حوزه هم مانند حوزههای دیگر شفافسازی انجام شود که کدام شرکت با چه معیار، چه میزان ارز دولتی گرفته و چگونه مصرف شده است و فضا به نفع تولید باشد. در سالهای گذشته بیشتر سیاستها به سمت واردات گرایش داشته است.
*درباره بحث عرضه دارو در داخل کشور، یکی از مشکلات قدیمی وجود بازارهای ثانویه مانند ناصر خسرو و اماکن دیگر است؛ آیا نمیتوان یک بار برای همیشه این بازارها را جمعآوری کرد؟
اگر شخصی بگوید ما نمیتوانیم این بازارها را جمعآوری کنیم، توجیه منطقی نیست، متاسفانه شرایط ناصرخسرو ناتوانی در سیاستهای داخلی است، برای آینده دارو در کشور بازار سیاه تهدید جدی است. به این معنا که اگر بخواهیم سفره دارویی را قدری کوچک کنیم، پزشکان ما اگر بدانند که دارویی وجود ندارد، تجویز نمیکنند اما اگر بدانند که در بازارهای ثانویه وجود دارد برای بیمار تجویز میکنند و بیمار مجبور است با قیمتهای چند برابری دارو را تامین کند و این مشکلساز خواهد بود. به نظر من در ماههای آینده تهدید و آسیب شبکههای قاچاق و شبکههای بازار سیاه که دارو را خارج از داروخانهها نگهداری میکنند، از تحریم مستقیم دارو در کشور بیشتر است.
در ماههای گذشته شبکههای قاچاق، داروها را از شبکه داروخانهها مکیده و به سمت بازار سیاه بردهاند. این کاری که بتازگی دولت در زمینه ذخیره دارو و تشکیل کمیته ویژه انجام داده، خوب است اما به موازاتش باید سیاستگذاریهایی درباره جلوگیری از فعالیت شبکههای قاچاق داشته باشیم، چرا که این شبکهها فعال شدهاند و اگر رها شوند، اهرمی برای دشمنان میشوند تا به وضعیت دارو در کشور آسیب بزنند.
منبع: وطن امروز