* ثبت شده در سامانه ساماندهی پایگاه های اینترنتی
  • صفحه اصلی
  • درباره خبرنگار اجتماعی
  • تماس با ما
  • خبرنامه
  • » ماجرای تلخ در بازار داغ عمل‌های زیبایی!
  • » جاماندن فرهنگ از قطار‌های مترو!
  • » خاک شدن بازی سنتی در رقابت با بازی رایانه‌ای!
  • » حافظ ۶۰ سال گنجینه طنز ایران
  • » عکس /ذوق هنری برای اطلاع رسانی
  • » عکس / سقوط مصالح حتمی است
  • » عکس / پیدا شدن گربه چشم آبی!
  • » عکس / محض رضای خدا پارک نکنید !
  • » عکس/ نظرسنجی عجیب درباره مجریان برنامه ۹۰!
  • » ۴ محصول تراریخته را تایید می کنیم
امروز سه شنبه ۲۵ آذر ۱۴۰۴ - ساعت به وقت تهران : 17:59
  • خبرهای ویژه

      » حمله به عفت افراد با یک شماره «تلفن همراه!»

      » مجوز فعالیت‌های گروهی و صنفی چگونه صادر می‌شود؟

    • آخرین مطالب

    • پربازدیدترین مطالب

    » ماجرای تلخ در بازار داغ عمل‌های زیبایی!

    » جاماندن فرهنگ از قطار‌های مترو!

    » خاک شدن بازی سنتی در رقابت با بازی رایانه‌ای!

    » حافظ ۶۰ سال گنجینه طنز ایران

    » عکس /ذوق هنری برای اطلاع رسانی

    » عکس / سقوط مصالح حتمی است

    » عکس / پیدا شدن گربه چشم آبی!

    » عکس / محض رضای خدا پارک نکنید !

    » عکس/ نظرسنجی عجیب درباره مجریان برنامه ۹۰!

    » ۴ محصول تراریخته را تایید می کنیم

    » حوزه «کودک» متولی مشخص ندارد

    » ناگفته هایی از اجرای طرح «فلج اطفال» در کشور

    » حمله به عفت افراد با یک شماره «تلفن همراه!»

    » چرایی و چگونگی تشکیل ستاد بازسازی عتبات

    » معرفی برگزیدگان سومین جشنواره رسانه های شهری

    » مجوز فعالیت‌های گروهی و صنفی چگونه صادر می‌شود؟

    » مواظب دست به یقه شدن «مجریان» باشید!

    » تور مجازی شارلاتان ها برای هتک حیثیت!

    » عکس نوشت/ بازگشت به گذشته

    » عکس نوشت / خسته نباشی دلاور

    » عکس نوشت/ نانوایی مهربانی

    » عکس نوشت/ من سیگاری نیستم

    » ضرورت آشنایی اهالی رسانه با مفاهیم جمعیتی

    » کار داوطلبانه ارزش است

    » همایش «تشریفاتی» با هزینه «نجومی»

    » چه شرایطی در انتظار «دارو» است؟

    » روزهای شلوغ «تعزیرات»

    » «چراغ» پایتخت را روی موج ۹۴ بشنوید

    » کاربر ساده‌انگار، کلاهبردار زیرک!

    » جای خالی «ایثار و شهادت» در فضای مجازی

    » آلودگی هوا با سلامت مردم چه می‌کند؟

    » وقتی تلفن همراه ابزار بی احترامی می شود !

    » روش برخورد با فروشنده بی‌ انصاف

    » نبض رسانه در سرزمین زرافه ها و پنگوئن ها / در آمد ۲ هزار و۵۰۰ دلاری “خبرنگار” در آفریقای جنوبی

    » «نشاط اجتماعی» / شاه کلید فرصت ها پس از لغو تحریم

    » سوا کن، جدا کن میوه با طعم دعوا + صدای مخفی

    » چاله‌ها و چالش‌های جمعیتی/ پای لنگ مشوق‌های فرزندآوری

    » جای خالی “ایثار و شهادت” در شبکه های اجتماعی!+صوت

    » هشدار تاریخی

    » زورمان به فقر نمی‌رسد!

    » شیشه عمر «اخلاق» در جامعه ترک خورد! ( تعداد بازدید : 9926 )

    » مجازات سخت برای توهین ارباب رجوع به کارمندان! ( تعداد بازدید : 9129 )

    » دور دنیا در 80 روز با فولکس واگن! ( تعداد بازدید : 8755 )

    » رئیس جمهور آمریکا با این هواپیما پرواز می کند ( تعداد بازدید : 4999 )

    » سربازی و دکتر های کله کچل ( تعداد بازدید : 3075 )

    » ریشه اخلاق در آتش قلیان ها می سوزد! ( تعداد بازدید : 2962 )

    » تصویری متفاوت از قالیباف ( تعداد بازدید : 2730 )

    » آقایان محترم! لطفا فاصله بگیرید ( تعداد بازدید : 2314 )

    » تب خرید خدمت سربازی بالا گرفت ( تعداد بازدید : 2263 )

    » حجاب درونی و بد حجابی بیرونی! ( تعداد بازدید : 2201 )


  • پایان بندی این مطلب باشد بر عهده شما

    » قدیم ها «منش گرگ بازاری» نبود!

    ۳۱ تیر ۱۳۹۱

    قدیم‌ها آدم‌ها با هم با صفاتر و رو راست تر بودند و قول و قرارها مردانه و بی‌کلک بود. قدیم‌ها اعصاب مردم اینقدرخط خطی و بی‌روح نبود. قدیم‌ها مردم برای کمک به همسایه و همنوع خود از هم سبقت می‌گرفتند و اینقدر حقه و ریا در کار نبود. قدیم ها «منش گرگ بازاری» در جامعه نبود!

    علی البرزی

    قدیم‌ها در محله و شهر و دیار بار دست پیرزن نمی‌ماند و جوانمردان محله با مشاهده یک پیرزن به همراه بار بلافاصله به کمک وی می‌شتافتند. قدیم‌ها آدم‌ها با هم مهربان‌تر بودند.

    قدیم‌ها آدم‌ها با هم با صفاتر و رو راست تر بودند و قول و قرارها مردانه و بی‌کلک بود. قدیم‌ها اعصاب مردم اینقدرخط خطی و بی‌روح نبود. قدیم‌ها مردم برای کمک به همسایه و همنوع خود از هم سبقت می‌گرفتند و اینقدر حقه و ریا در کار نبود. باید حسرت بخوریم بر هزاران نقطه مثبت قدیم‌ها و قدیم‌ها و قدیم‌ها که این روزها کمتر اثری از آنها یافت می‌شود. چه اتفاقی افتاده که نسبت به یکدیگر بی‌وفا شده‌ایم و کمتر به هم رحم می‌کنیم؟

    سنت های گذشته

    چرا نوعی منش گرگی و گرگ بازاری حول رفتارهای خیلی‌ها می‌چرخد؟ سرقت، اخاذی، ریا کاری، فریب مردم و کلاه برداشتن از سرشان یا کلاه گذاشتن سر مردم به بهانه‌های گوناگون، رعایت نکردن حقوق همسایه، همکاری نکردن دو همکار، فرار از کمک کردن به همنوع، ترس از رفت و آمد با همسایه و مواردی از این نمونه مصادیق بارز این گفتار است که ارزش‌های اخلاقی در جامعه کنونی تحت تأثیر شرایط ویژه‌ای قرار گرفته است.

    شاید شما مخالف این گفتار باشید و بگویید در جامعه ما بسیاری به اصول اخلاقی پایبند هستند، در پاسخ باید اذعان داشت که ما هم منکر این موضوع نیستیم و هنوز هم در جامعه ما بسیاری افراد هستند که اصول اخلاقی را رعایت می‌کنند، مثل قدیم‌ها آثاری از کمک به همنوع در مردم وجود دارد و بعضی‌ها برای همیاری و همکاری در صف اول قرار دارند. اما کمرنگ‌تر شده است.

    شاید بیان اتفاقاتی که به صورت روزانه در شهر و محله با آن مواجه می‌شویم، بهترین مصداق برای از بین رفتن تدریجی اخلاق در جامعه باشد.

    صدای ترمز خودرو و جیغ دخترجوانی خیابان را پر می‌کند، خودرو با سرعت از محل حادثه فرار می‌کند و دختر جوان که در شرایط خوبی قرار ندارد، در وسط خیابان می‌افتد. چند دقیقه می‌گذرد، همه در اثر صدای تصادف شوکه شده‌اند و تنها نظاره‌گر صحنه حادثه هستند. پس از گذشت چند دقیقه جمعیت در اطراف دختر حلقه می‌زند و بحث و تفسیر ماجرا آغاز می‌شود. دخترجوان از درد به خود می‌پیچد و ناله می‌کند، اما مردم با هم درباره صحنه‌ای که مشاهده کرده‌اند، بحث و گفت و گو می‌کنند، بحث و گفت‌و‌گو‌هایی که در برخی موارد کارشناسی هم می‌شود!

    مرد جوانی می‌گوید: تقصیر خودش بود، چراغ قرمز را رد کرد، رفت زیر ماشین ! مرد میانسالی می‌گوید: من دیدم پسر جوان بود که فرار کرد، خانمی هم درمیان جمعیت می‌افزاید: نه راننده‌اش مرد میانسال بود، با سرعت زیرش کرد. هرکس به نوعی ماجرا را تفسیر می‌کند. این درحالی است که دخترجوان همچنان ناله می‌کند و از درد به خود می‌پیچد!

    پس از گذشت یک ربع از حادثه، در شرایطی که حلقه کارشناسی مردم در اطراف مصدوم بیشتر و تنگ‌تر می‌شود، بلافاصله صدایی از میان جمعیت به گوش می‌رسد:«آقا یکی با اورژانس تماس بگیرد، این دختر حالش خوب نیست» همه باز هم به هم نگاه می‌کنند و منتظر واکنش دیگری هستند.

    جالب اینجاست که رهگذران هم مردمی را که در اطراف دخترجوان حلقه زده‌اند، متهم به کمک نکردن می‌کنند و با خود می‌گویند:«همه فقط نگاه می‌کنند، هیچ کس به فکرکمک کردن نیست!»

    یک ربع دیگر می‌گذرد، نه تنها با اورژانس تماس گرفته نمی‌شود، بلکه هیچ راننده‌ای حاضر نیست، ترمز کند و مصدوم را به بیمارستان برساند. دختر جوان کف خیابان، زیر آفتاب سوزان، ناله می‌کند، مردم دورش حلقه زده‌اند و به فریادهایش توجه ندارند!

    سرانجام پس از نیم ساعت، اورژانس سلانه سلانه به محل حادثه می‌رسد، اما دیگر صدای ناله‌های دختر به گوش نمی‌رسد.

    این روزها بسیاری از ما نمونه‌های مشابه این حادثه را در سطح شهر مشاهده می‌کنیم، حوادثی که به نوعی با اخلاق شهروندی و کمک و همیاری با همنوع ارتباط تنگاتنگی دارد و چنانچه این اصل مهم در آن رعایت نشود، می‌توان به جرأت گفت که بعضی از ما آدم‌ها در این جامعه به همدیگر رحم هم نمی‌کنیم، چه برسد به اینکه بخواهیم به همنوع خود کمک کنیم.

    نتیجه‌گیری و پایان بندی این مطلب باشد بر عهده شما.

    منبع: هفته نامه شما

    Share
    دسته بندی : خانه | یادداشت

    برچسب : منش گرگ بازاری، مردم، جمعیت، کمک به دیگران، علی البرزی


    نسخه چاپی نسخه چاپی

    ۴ نظر به “قدیم ها «منش گرگ بازاری» نبود!”

    1. در 20 مرداد 1391 در 1:45 بعد از ظهر11

      سلام
      نتیجه خودخواهی همین است
      ما همه خودخواه شده ایم و این نتیجه ایجاد تحریم و فقر توسط استعمار در ایران است زیرا فردی که فقیر شد فقط به دنبال پول می گردد و به هیچ چیز از جمله اصول انسانی ؛ اخلاقیات و مسائل اجتماعی و اهمیت نمی دهد چه رسد به اصول دینی
      جالب آنست اینگونه افراد اگر کسی را دوست داشته باشند و بخواهند او را ارشاد کنند آنوقت وی را نیز تشویق به همین رویه می کند و اسمش را زرنگی و عاقلی می گذارد

      مثلا در همین مورد عابران به خود و دیگران می گویند:
      “به تو چه؛ دنبال خر خودت باش؛ بالاخره یکی پیدا میشه میبرتش دیگه؛ وقت رو نکش؛ دنبال درد سر می گردی؛ مثل اینکه بیکاری ها؛ وقت زیادی داری”

    2. در 20 مرداد 1391 در 1:57 بعد از ظهر2alborzi

      با نظر شما موافقم

    3. در 20 مرداد 1391 در 1:52 بعد از ظهر31

      اما اینگونه افراد از این غافلند که انسانها به هم نیازمندند و روزی خودشان دچار مشکل می شوند و نیازمند آن هستند که کسی به آنها کمک کند

      اما دیگر همین همفکرانشان با آنها نیز همین رفتار را کرده و به آنها نیز کمک نمیکنند و آنوقت است که طمع تلخ خودخواهی را می چشد

      و اینست نتیجه زیر پا گذاشتن اصول دینی

    4. در 20 مرداد 1391 در 1:55 بعد از ظهر4alborzi

      موافقم دوست عزیز

    نظر بدهید

    خبرنگار اجتماعی حق نشر 2025 تمامی حقوق محفوظ است. طراحی شده توسط جواد حاجی امینی ( بیک ماک سیستم )